CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تاثیرات فعالیت بدنی منظم در رشته های ورزشی انفرادی و گروهی بر بهداشت روانی معلولین

عنوان مقاله: تاثیرات فعالیت بدنی منظم در رشته های ورزشی انفرادی و گروهی بر بهداشت روانی معلولین
شناسه ملی مقاله: ASSF02_393
منتشر شده در دومین همایش ملی علوم کاربردی ورزش و تندرستی در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

مرتضی طاهری - استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
سمیرا یوسفی - دانشجوی کارشناسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

خلاصه مقاله:
معلولیت عبارت است از محرومیت و وضعیت نامناسب یک فرد که پیامد نقص و ناتوانی است و مانع از انجام نقشی می شود که با توجه به شرایط سنی، جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی برای فرد در نظر گرفته می شود((1 طبق برخی گزارش ها، معلولیت گاهی با عدم تمایل به شرکت در برخی فعالیت های اجتماعی همراه می باشد((2 در ایران با احتساب جانبازان گرانقدر، آمارهای موجودحدود 4 درصد جمعیت کشور را دارای معلولیت ذکر می کنند((3 سازمان بهداشت جهانی در مورد به دست فراموشی سپرده شدن افراد معلول هشدار داده است((4 در ایران نیز بر اساس گزارش برخی منابع موجود، به دلیل عدم شناخت مناسب از فرد معلول و به طور کلی معلولیت، چنین فردی گاهی از کودکی با برخوردهای ناشی از درک نادرست و ناقص جامعه مواجه می شود و به تبع آن، خود رامحکوم به ناتوانی و گاهی وابستگی می بیند((5 از آن جایی که معلولیت نه فقط در جسم افراد معلول بلکه بیشتر در طرز فکرها ونگرش های افراد مزبور و دیگر افراد جوامع وجود دارد((6 تاثیری که بر وضعیت روحی-روانی و روابط خانوادگی و اجتماعی برجای می گذارد، غیر قابل انکار است. چرا که طبق برخی گزارش ها، به نظر می رسد در افراد معلول نسبت به جمعیت عمومی،احتمال بالاتری برای دچار شدن به مشکلات روانی وجود دارد((7 ناتوانی می تواند منجر به فشارهای روانشناختی، افسردگی، از دست دادن حقوق و مزایا و نیز حمایت اجتماعی، تغییرات سبک زندگی و قطع روابط و انزوای اجتماعی گردد متذکر شده اند (8) پژوهش های انجام گرفته در اغلب موارد مشکلاتی در عزت نفس، خوداثربخشی، روابط اجتماعی، رضایت اززندگی و نیز وجود احساس تنهایی و ترس از موفقیت را در افراد معلول گزارش کردند((9 طبق گزارش سازمان ملل متحد افراد معلول جسمی در مقایسه با افراد عادی جامعه، مشارکت کمتری در اجتماع دارند، دارای درآمد کمتر، شرایط سکونت بدتر و تحصیلات کمتری هستند و در مقایسه با اکثر مردم تعداد کمتری از آنها دارای شغل هستند (10) از حدود دهه 1960 و با ظهور دیدگاه های جدیدی که به جای درمان مشکلات روانی، بر پیشگیری از آن ها تاکید داشتند، مدل های سلامت روانی به طور عمده بر ابعاد روانی مثبت مانند توانایی ها، رشد شخصی، بهزیستی، تعامل کارآمد و موثر با جهان، انرژی و خلق مثبت برای برقراری رابطه مطلوب با اجتماع و پیشرفت مثبت متمرکز شدند(11و(12 این تغییر رویکرد موجب شد روان شناسان این گروه در توصیف و تعریف سلامت روان بیشتر از اصطلاح بهزیستی روانشناختی 223 که دارای بار مثبت است، استفاده کنند

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/708429/