محمد آتشک - عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

امروزه سازمانها با ویژگی هایی همچون آشفتگی، تردید، عدم قطعیت، نامعلومی، عدم ثبات، غیرقابل پیش بینی بودن و پیچیدگی روبرو هستند که اثرات آن را در تمامی زمینه ها و فعالیتهای سازمان از جمله در فرایند تصمیم گیری و حل مساله می توان مشاهده نمود. بر این اساس مایکل کهن، جیمز مارچ و یوهان آلیسن الگویی خلاقانه برای تصمیم گیری در سازمانهای مبهم ارایه نموده ند که به عنوان سطل زباله یا نظام ناشناخته شناخته می شود. از ویژگیهای این الگوی خلاقانه این است که فرایند تصمیم گیری به عنوان یک سلسله مراحل پیاپی نیست که با مساله یا مشکلی شروع شود و ب یک راه حل به پایان برسد. در واقع امکان دارد فرایند شناسایی مساله و ارایه راه حل هیچ رابطه ای با هم نداشته باشند امکان دارد درحالی یک راه حل ارایه شود که هیچ مساله خاصی وجود ندارد. از سوی دیگر، چه بسا مساله ای وجود داشته باشد و هیچ راه حلی ارایه نشود. به بیان دیگر مسایل، راه حلها، مشارکت کنندگان، فرصتهای انتخاب راه حل ها شبیه انتخاب تصادفی مواد زاید درون سطل زباله است که با هم ترکیب شده باشند. هدف مقاله حاضر بیان ویژگیهای این الگو و نحوه استفاده از آن در حل خلاقانه مسایل سازمانی است.

تصمیم گیری سطل زباله ای ، خلاقیت ، سازمان