عبدالجلال توماج - دانشجوی کارشناسی دانشگاه فرهنگیان پردیس آیت اله خامنه ای گرگان

امروز به علت گسترش مشکلات تحصیلی روانی مانند افسردگی، افت تحصیلی و گوشهنشینی دانش آموزان، بهره گیری از افراد آگاه و دانا جهت حل این مسایل امری ضروری است بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مشاور تحصیلی بر خودکارآمدی و هدف گرایی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون است جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان دوره دوم است که به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 24 دانش آموز انتخاب شد که به علت انصراف 4 دانش آموز، نمونه آزمایشی 20 دانش آموز شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور ) 2001 ( و خودکارآمدی آلبرت بندورا ) 1992 ( است که روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 70 / 0 و 75 / 0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss در دو بخش تحلیل توصیفی )فراوان، درصد فراوانی، چولگی و کشیدگی( و تحلیل استنباطی )آزمون تی زوجی( استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین میزان هدف گرایی دانش آموزان درپسآزمون ) 20 / 5( با میانگین میزان هدف گرایی دانشآموزان در پیش آزمون ) 60 / 3 ( تفاوت معناداری وجود دارد و بین میانگین میزان خودکارآمدی دانشآموزان در پس آزمون ) 65 / 3( با میانگین میزان خودکارآمدی دانش آموزان در پیشآزمون ) 70 / 2 ) تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مشاوره تحصیلی بر میزان هدف گرایی و خودکارآمدی دانش آموزان تاثیر دارد و سبب افزایش هدف گرایی و خودکارآمدی دانش آموزان میگردد و در نتیجه مشاوره تحصیلی بر هدف گرایی دانش آموزان نسبت به خودکارآمدی آنان تاثیر بیشتری دارد.

مشاوره تحصیلی، هدف گرایی، خودکارآمدی، دانش آموزان