داود کیاکجوری - دانشیار، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، مازندران، ایران
مریم ربیعی - دانشجوی دکتری رفتار سازمانی، مازندران، ایران

مقدمه: گردشگری گسترده ترین صنعت خدماتی است که مطالعات نشان از رابطه بین کیفیت و ارتقای سطح بخش خدمات گردشگری وافزایش تعداد مصرف کنندگان دارد. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشند. مدیریت کیفیت جامع روشی است که می تواند به سازمان ها جهت دستیابی به تعالی کسب و کار از طریق بهبود رضایت مشتری (داخلی و خارجی)، اثربخشی هزینه و مزیت رقابتی کمک کند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و جذب گردشگری با توجه به اثر تعدیل کنندگی نگرش می باشد. روش: جامعه آماری تحقیق حاضر برابر با کلیه مدیران سازمان میراث فرهنگی می باشد که برابر با 30 نفر می باشد در تحقیق حاضر از روش سرشماری استفاده شده است و کلیه جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده اند روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد و و برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار pls , lizerel استفاده شده است.یافته: براساس نتایج حاصل از تحقیق نقش نعدبل کنندگی نگرش در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و جذب گردشگری تایید می شود بر این اساس توصیه می شود با مشارکت در اهداف همراه با تفاهم، استخدام و نگه داشتن کارکنانی با انگیزه در جهت بهبود جذب گردشگری گام برداشته شود.

نگرش، مدیریت کیفیت جامع، جذب گردشگری