سلمان زارعی - استادیار مشاوره، گروه روانشناسی، مرکز آموزش عالی نورآباد، دانشگاه لرستان

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش هوش هیجانی از طریق روش درونگردی جذب و انطباق بر گسترش مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از جامعه دانش آموزان پسر مقطع سوم دبیرستان های شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، تعداد 30 دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل 15) نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 12جلسه در معرض متغیر آزمایشی قرار گرفت و در طول این دوره گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. داده ها با آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا((1990 و پرسشنامه گرایش به تفکرانتقادی کالیفرنیا((1992 گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش هیجانی از طریق روش درونگردی جذب و انطباق بر گسترش مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی دانش آموزان پسر تاثیر دارد(.(P<0/01 می توان نتیجه گرفت که آموزش هوش هیجانی از طریق روش جذب و انطباق به دلیل ارتباط مثبت بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی در کنار تاکید روش درونگردی جذب و انطباق بر فرایندهای شناختی و انگیزشی می تواند بر افزایش مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی موثر باشد.

هوش هیجانی، روش درونگردی جذب و انطباق، تفکر انتقادی