مهدی فتحی - دکترای مدیریت عالی کسب و کار DBA
وحید ناصحی فر - دکترای مدیریت بازرگانی و دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

این پژوهش با هدف ارایه مدلی برای ایجاد شهر دانش محور در جهت بهبود وضعیت کسب و کار و کیفیت زندگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد و میانی مناطق 22 گانه شهر تهران به تعداد 422 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 201 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان، روایی همگرا از طریق محاسبه میانگین واریانس استخراج شده و روایی واگرا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0/914 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آلفای کرونباخ، میانگین استخراج شده (AVE)، جذر AVE، کولموگروف اسمیرنف، تحلیل عاملی اکتشافی، t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی63 شاخص، 6 بعد و 14 مولفه منجر شد که نامگذاری آنها ترتیب زیر بود: 1- بعد فناوری شامل سه مولفه توجه به زیرساخت ICT ، دیجیتالی کردن خدمات شهری ، ارتقای سطح دانش رایانه ای شهروندان . 2- بعد فرهنگی و اجتماعی شامل دو مولفه مشارکت اجتماعی و همگانی و تسهیم و اشتراک دانش . 3- بعد کالبدی شامل دو مولفه امکانات دسترسی شهروندان و احساس امنیت . 4- بعد اقتصادی شامل سه مولفه امنیت اقتصادی ، جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی برای رونق اقتصادی و اشتغال زایی و اختصاص بودجه برای کارآفرینان کسب و کارهای نوین . 5- بعد محیطی شامل دو مولفه رضایت شهروندان از محیط شهری و بهداشت محیط زیست . 6- بعد سیاسی شامل دو مولفه قوانین و مقررات و تمایل دولت و مدیریت شهری نسبت به بکارگیری مدیریت دانش در ساختار سازمانی . مدلی چهار بخشی شامل فلسفه و اهداف، مبانی نظری، ابعاد و مولفه های موثر در ایجاد شهر دانش محور در جهت بهبود وضعیت کسب و کار و کیفیت زندگی ارایه شد و درجه تناسب مدل، با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت

شهر دانش محور، کسب و کار، کیفیت زندگی، تهران