نجمه غفاری شیرازی - دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشگاه شیراز
فتح الله زارع خلیلی - استاد دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز

امروزه زنان بیش از هر زمان دیگری در عرصه ی هنر، فرهنگ و ادبیات حضور دارند. رشد چشمگیر زنان هنرمند، نویسنده و شاعر در دهه های اخیر نشان می دهد که زنان در پی شناساندن اندیشه ها و دغدغه های خود به جامعه هستند . تغییر نقش منفعلانه زنان در ادبیات سنتی به کنش گری یکی از دغدغه هایی است که پیرنگ رمان های زن محور را شکل می دهد. همچنین از مضامین اصلی اینگونه رمان ها، به نمایش درآوردن روح زن و دغدغه های زنانه است. ای پژوهش به بررسی تاثیرات آثار زویا پیرزاد بر میزان آگاهی و شیوه نگرش زنان خواننده می پردازد. دو کتاب چراغ ها را م خاموش می کنم و عادت می کنیم ، دو شخصیت متفاوت از زن ایرانی را به نمایش می گذارند که خوانندگان زن با هر کدام از ای شخصیت ها به گونه ای متفاوت ارتباط بر قرار می کنند. شخصیت اول در عادت می کنیم در کارکرد اجتماعی اش الهام بخش خوانندگان است و شخصیت اول در چراغ ها را من خاموش می کنم در کارکرد فردی اش همذات پنداری خواننده را تحریک می کند و در عی حال شخصیت مورد علاقه اکثر خوانندگان است. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی پیمایشی و به لحاظ هدف کابردی می باشد. اطلاعات توصیفی به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری گردآوری شده و پیمایش از طریق پرسشنامه انجام گرفته است

رمان، زن محور، زن ایرانی، زویا پیرزاد