CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی دیدگاه های فمینیستی زویا پیرزاد در کتاب چراغها را من خاموش میکنم براساس دیدگاه لوکاچ

عنوان مقاله: بررسی دیدگاه های فمینیستی زویا پیرزاد در کتاب چراغها را من خاموش میکنم براساس دیدگاه لوکاچ
شناسه ملی مقاله: ICLP03_058
منتشر شده در سومین همایش ملی زبان،ادبیات و بازشناسی مشاهیر و مفاخر در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

ندا یانس کامران - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
فخری پاشایی - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
پروانه عادل زاده - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز

خلاصه مقاله:
با ظهور رنسانس، رمان به علت برخورداری از قابلیت نشان دادن واقعیتهای زندگی، جای حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهای رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه ی بورژوایی مطرح میکند. با پیوستن به مکتب مارکسیسم، دیدگاه های فمینیستی در آثارش نمود پیدا میکند.در ایران نیز رمان چراغها را من خاموش میکنم ، اثر زویا پیرزاد یکی از رمانهای زن محوری است که در سالهای اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی، این جستار به شیوه ی تطبیقی مبتنی بر مولفه های فمینیستی براساس دیدگاه لوکاچ تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که پیرزاد آگاهانه اغلب ویژگیهای نوشتار زنانه را برگزیده و به کار گرفته است و نشاندهنده دیدگاه فمینیستی نویسنده به جامعه و مخصوصا زنان است.یافته های پژوهش نشان میدهد در این رمان در سطوح مختلف متن، واژگان، جملات، گفتمان و دیدگاه زنانه نمود یافته است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس عواطف زنانه، اندیشه های فمینیستی، زبان مودبانه، توجه به وضع ظاهر، بی توجهی به مسائل سیاسی و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار می آید.

کلمات کلیدی:
فمینیسم، زویا پیرزاد، چراغها را من خاموش میکنم، جورج لوکاچ.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/894815/