لیلا نوروزپور - استادیار دانشگاه گلستان
شعبانعلی یازرلو - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گلستان

پژوهش حاضر با رویکرد استعاره شناختی به مقایسه دو شعر از دو شاعر؛ اخوان ثالث و جان کیتس از دو حوزه جغرافیایی و فرهنگی متفاوت میپردازد. از نظر زبان شناسان شناختی، اصول شناختی حاکم بر ذهن انسانها مشترک است، همچنین زبانها نیز اشتراکاتی دارند. لذا با توجه به اینکه دنیای شاعری بدون مرز است، در این پژوهش با استفاده از یافته های نظریه پردازان شناختی، این دو شعر مقایسه شده تا میزان اشتراک و افتراق این دو اثر نشان داده شود. با تحلیل زمینه و نقش و استعاره های مفهومی این دو شعر مشخص شد که تفاوت نگاه شاعر در آن است که کیتس چرخه زندگی و مرگ را در انطباق با گذشت فصول طبیعی دانسته، زیبایی زندگی را ستوده و مرگ را جزئی از سرشت و ذات جهان دانسته است. در حالیکه در شعر اخوان مفهوم استعاری پادشاه که متضمن معنای ستمگری است، توصیفاتی از باغ بی برگ که بیشترین سطور شعر را شامل شده، باغ را همواره سوگوار میوه های ارزشمند خود دانسته و از سرنوشت شوم و محتومی خبر داده که بر باغ جاودان سایه افکنده است.

مهدی اخوان ثالث، جان کیتس، ادبیات تطبیقی، استعاره شناختی