جعفر بیک زاد - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب، ایران
علی زارع دیزج - دانشجوی دکترای تخصصی مدیریت دولتی (منابع انسانی) دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب، ایران

این مقاله مفاهیم، اصول و تئوری های ارائه شده پیرامون حاکمیت سازمانی را بررسی نموده است. با توسعه نظام سرمایه داری، شرکت ها روز به روز قوی تر شده و از قدرت بیشتری برخوردار گشته اند. در دنیای رقابتی امروز سازمان ها همواره در تلاشند تا دانش حکمرانی بسیار مناسبی را در سازمان های خود ایجاد نمایند. در واقع وجود حاکمیت سازمانی در سازمان های دولتی و غیر دولتی بسیار حیاتی است، زیرا حکمرانی خوب می تواند در هر چه بهتر شدن عملکرد آنها تاثیرگذار باشد. انتظار می رود که هر یک از سازمانها نسبت به اجرای یک خط مشی و سیاست حکمرانی اقدام نموده و از آن به منظور دستیابی به یک هدف مشخص استفاده نمایند. نظریه های اخیر پیرامون حکمرانی سازمانی با تئوری عاملیت و کارگزاری آغاز شده و پس از آن به تئوری خادمیت و نظریه ذینفعان گسترش یافته است. علاوه بر این، تئوری وابستگی به منابع، نظریه سیاسی، نظریه مشروعیت و نظریه قرارداد اجتماعی از دیگر نظریه های این مقوله به شمار می روند. تصور می شود که برای توصیف و پیاده سازی یک شیوه و روش حکمرانی موثر و فعالیت مدیریتی کارآمد، شکل ترکیبی از نظریه های مختلف بهتر از فرضیه حکمرانی سازمانی بر اساس یک نظریه واحد عمل نماید.

حکمرانی سازمانی، اصول حکمرانی سازمانی، تئوری های حکمرانی سازمانی.