محمد ولی پور - کارشناس ارشد مدیریت توسعه منابع انسانی، دانشگاه نطنز، اصفهان

در عصر حاضر مدیریت دانش و اطلاعات به یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه کشورها تبدیل شده و جوامع در عرصه های مختلف، دانش و اطلاعات را به عنوان نیروی محرکه موتور رشد و پیشرفت مورد توجه قرار می دهند. در سال های اخیر یکی از عرصه هایی که در آن دانش و اطلاعات نقش اساسی ایفا نموده، عرصه اقتصادی بوده، به گونه ای که به ظهور پدیده ای جدید با عنوان اقتصاد دانش محور منجر شده است. اقتصاد بر پایه دانش به مثابه یک سیستم، فرآیندهای مختلف تولید، ذخیره، توزیع و کاربرد دانش را مورد توجه و تاکید قرارمی دهد. در این میان اقتصاد مقاومتی مفهومی جدید در اقتصاد ایران است که توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اله خامنه ای معرفی گردید. اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن تاثیر فشارها، و در شرایط آرمانی تبدیل فشارها به فرصت، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط آن است. در این مقاله ابتدا سعی کرده ایم با مروری بر تعاریف متعدد مدیریت دانش به پیشینه مدیریت دانش و تاثیرآن بر تحقق مولفه های مختلف اقتصاد مقاومتی بپردازیم. سپس بابیان بنیان های اقتصاد مقاومتی، فرایندهای اساسی این نوع اقتصاد (مشتمل بر: اصلاح الگوی مصرف و سبک زندگی، افزایش بهره وری در تولید، کاهش سطح بیکار و کاهش فقر عمومی و مقاوم سازی اقتصاد در برابر تحریم ها) را مورد تحلیل قرار داده ایم. از این رو تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی تحقیقات و نظریات موجود در زمینه اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش محور به این تحلیل می رسد. که بین عوامل مدیریت دانش و نوآوری با اقتصاد مقاومتی رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. بنابراین با راهبرد اقتصاد مقاومتی و با تاکید بر اصلاح الگوی مصرف می توان شاهد بهبود شرایط اقتصادی و کاهش فشارهای موجود باشیم.

اقتصاد مقاومتی، مدیریت دانش، اصلاح الگوی مصرف، اقتصاد دانش محور