سادرشیا و میمسیس: بررسی تطبیقی حکمت هنر هندی و فلسفه هنر یونانی با تکیه بر آرای فلوطین

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 202

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-6-22_002

تاریخ نمایه سازی: 13 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

حکمت شرقی و فلسفه یونانی در برخی از بنیادیترین مبانی نظری، وجوه مشترکی با هم دارند، همچون ایده و نظریه وحدت وجود که هم شاهبیت معانی در اوپانیشادها (بزرگترین کتاب حکمت هندو) است و هم در اندیشههای فلاسفه بزرگی چون هراکلیت (کاپلستون، ۱۳۶۸، ۵۵)، افلاطون و فلوطین حضوری بارز دارد.۱ سروپالی رادا کریشنان، متفکر بزرگ هندی، برخی از این اشتراکات و تشابهات (همچون «نوس» و «آتمن») را در کتاب تاریخ فلسفه غرب و شرق مورد تامل و تاکید قرار داده است (راداکریشنان،۱۳۸۲، ۷). این اشتراک معانی در حوزه هنر و زیبایی نیز حضور دارد. بهعنوان مثال، «میمسیس» که بنیاد ایده و نظریه هنر در اندیشه یونانیان (بهویژه با رویکرد معنوی فلوطین) است، در هند با عنوان «سادرشیا» از نوعی سیر و سلوک معنوی در خلق آثار هنری حکایت دارد. این مقاله دو نظریه اصلی «میمسیس» و «سادرشیا» را در حوزه حکمت و فلسفه هنر مورد بحث قرار میدهد و از اشتراک نظری و معنوی هنر در دو تمدن یونانی و هندی با ابتنای بر مبانی حکمی بحث میکند، بهویژه که برخی محققان و متفکران، ارتباط و تاثیر و تاثر این دو تمدن در عرصه هنر را مورد بررسی و نقد قرار دادهاند؛ برای نمونه، آناندا کوماراسوآمی در مقاله «نفوذ یونان در هنر هندی»۲

نویسندگان

حسن بلخاری

هیتئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی