تحلیل محتوای کتب شیمی دوره دوم متوسطه از نگاه تاثیر تغییر آن بر فرایند تدریس معلمان شیمی شهرستان مشهد

این پژوهش به بررسی روایت­های چند معلم شیمی با سابقه ­های مختلف در رابطه با تاثیرات مثبت و منفی تغییر محتوای کتب درسی می­پردازد. پژوهش موردنظر روایی است و به انگاره تحقیقات کیفی و تفسیرگرایانه تعلق دارد. یافته­ های این پژوهش که از صحبت­ها و روایت­های معلمان شیمی بدست آمده است، حاصل طرح پرسشی درباره تاثیرات مثبت و منفی تغییر محتوای کتب درسی رشته شیمی بر فرایند تدریس با ۵ نفر از اساتید گروه شیمی دانشگاه فرهنگیان و ۱۰ نفر از معلمان با سابقه ی بالای ۱۵ سال شهر مشهد در رشته شیمی است. پس از جمع ­آوری نظرات، اطلاعات به دست آمده مورد نقد و بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد: عدم تطابق محتوای درسی با مدت زمان کلاس، چند مولف بودن محتوای کتب درسی، عدم انعطاف­ پذیری معلمان با سابقه نسبت به کتب درسی جدید، افزایش استرس دانش­آموزان به خاطر کنکور، کاربردی­تر شدن مطالب کتاب و زمینه ­محور شدن کتاب که این  مسائل می­تواند روند تدریس را به شکل­های مختلف تحت تاثیر قرار دهد.