بررسی عوامل موثر در بهبود یادگیری دانش آموزان (دختر) از منظرمعلمان و اولیاء دانش آموزان (مطالعه موردی: معلمان و اولیاء دانش آموزان دبستان دخترانه سمیه شهرستان بانه)

زیربنای رفتار آدمی را یادگیری تشکیل می دهد به طوری که شایستگی های انسان در طول زندگی از طریق یادگیری کسب می شود.فرآیند یادگیری در انسان و حیوان مشترک بوده و هیچیک از آنها از داشتن چنین توانایی نهفته ای مستثنی نمی باشند اما انسان ها ظرفیت بالاتری را در زمینه یادگیری داشته و تفاوت های قابل ملاحظه ای در الگوهای رفتاری و همچنین سازگاری نسبت به تغییرات محیط اطراف، از خود نشان می دهند. اغلب رفتارهایی که از انسان سر می زند، محصول یادگیری وی می باشد یعنی فرد مطابق آن چیزی که آموخته است، رفتار می کند. بنابراین می توان با صراحت عنوان کرد که یادگیری طیف گسترده ای از رفتارها و واکنش های شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به اهمیت و نقش انکارناپذیر آموزش در محقق کردن عدالت آموزشی در جامعه، یکی از گروه هایی که از نقش مهم و انکارناپذیری در موفقیت دانش آموزان و رفع مشکلات یادگیری آن ها برخوردارند، معلمان مدارس عادی هستند که می توان از نها به عنوان معماران آموزشی این دانش آموزان یاد کرد. در واقع از آنجا که معلمان در مواجهه مستقیم با مسائل آموزشی و رفتاری این دانش آموزان قرار دارند،می توانند در شناسایی، ارجاع و همچنین روند بهبود یادگیری آنان نقش مهم و پررنگی داشته باشند از این رو معلمان لازم است در رابطه با مشکلات تحصیلی و همچنین نیازهای دانش آموزان خود دید درست و مبتنی بر واقعیت داشته باشند تا بتوانند عملکرد مناسبی در رابطه با آنها بروز دهند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر در بهبود یادگیری دانش آموزان (دختر) از منظرمعلمان و اولیاء دانش آموزان دبستان دخترانه سمیه شهرستان بانه می باشد. هدف تحقیق حاضر تبیین عوامل موثر در بهبود یادگیری دانش آموزان دبستان دخترانه سمیه شهرستان بانه از منظر معلمان و اولیاء دانش آموزان بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان و اولیاء دانش آموزان دبستان دخترانه سمیه شهرستان بانه به تعداد 357 نفر می باشد. برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انجام گرفت و تعداد نمونه 185 نفر برآورد گردید. نتایج نشان داد که آمادگی دانش آموز با میزان تاثیر (0/79)، تمرین و تکرار (0/78)، تجارب گذشته (0/77)، روش تدریس معلم (0/76)، موقعیت و محیط یادگیری ( 0/75) و انگیزه و هدف با میزان تاثیر (0/73) به ترتیب بیشترین اثرگذاری بر میزان یادگیری را داشته اند.