بررسی تاثیر اصلاح ساختارسازمان بمنظور بروز خلاقیت و نوآوری با تکیه بر واقعیت های سازمانی

در طی دهه های اخیر طرحهای بسیار زیادی در سازمانها مطرح شده که در این گذار ، تغییر و تکامل ساختار محور تغییرات سازمانی در دوره های مختلف را تشکیل داده برابر بررسیهای صورت پذیرفته در زمینه ساختار سازمانی در مرحله اولیه بر ابعادی تاکید می شود که معرف ساختارهای رسمی بوده به هر حال الزامات مورد نیاز فعلی همراه با عصر دانایی ، موجب ظهور و توسعه سازمانهای دانش محوری گردیده که برخی ویژگیهای آنها تفاوتهایی اساسی با ساختارهای کنونی سنتی سلسله مراتبی دارد .بدون وجود ساختار سازمانی مناسب و حمایتی، پرداختن به مدیریت دانش و فرایندهای آن از قبیل تسهیم دانش امکان پذیر نمی باشد هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ابعاد ساختار سازمانی برتسهیم دانش در سازمان است. و از نظر روش پژوهش، پیمایشی -همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران، کارشناسان و کاردانهای سازمانها می باشند. در عصر حاضر کارکنان در شرایطی فعالیتهای کاری را انجام می دهند که مهمترین ویژگی آنان عدم اطمینان ، پیچیدگی ، جهانی سازی و تغییرات فزاینده تکنولوژیکی در سازمانها می باشد . موفقیت سازمانی با این شرایط مستلزم تغییر در فعالیتهای سازمانی و بویژه تغییر در ساختار سازمانی بوده ، اداره سازمانهای هزاره سوم در عصر کنونی پیچیدگی خاص خود را دارد . مهمترین این تفاوتها نقش مهم ساختار غیر رسمی در این سازمان ها می باشد که برای موفقیت این سازمانها در مدیریت موثر دانش محوری بسیارضروری می باشد این مقاله با مفهوم اصلاح ساختار سازمانی به عنوان یک بعد کلیدی به تشریح دقیق ابعاد ساختاری متمایز سازمانهای دانش محور در جهت ایجاد زمینه ای برای بروز خلاقیت و نوآوری در بین کارکنان سازمانها می پردازد . نتایج نشان میدهدکه عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تاثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تاثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تاثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تاثیر غیرمستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تاثیر غیر مستقیم دارد.