مقایسه علاقه اجتماعی و مهارتهای حل مسئله در کودکان کار و کودکان بی سرپرست با اختلالات رفتاری

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه علاقه اجتماعی و مهارتهای حل مسئله در کودکان کار و کودکان بی سرپرست با اختلالات رفتاری انجام گرفته است. روش: جامعه این پژوهش شامل کلیه کودکان کار تحت پوشش شهرداری و کودکان بی سرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران بوده که توسط پرسشنامه دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده اند که پس از غربالگری اولیه، 80 نفر از آنها با استفاده از CBCL روش نمونه گیری هدفمند 40) نفر از کودکان کار و 40 نفر از کودکان بی سرپرست دارای اختلالات رفتاری) انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه های علاقه اجتماعی علیزاده (1394)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و چک لیست اختلالات رفتاری کودکان آخنباخ (1991) بوده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با ) انجام شد. MANOVAاستفاده از آمار توصیفی و همچنین آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغییری ( یافته ها: با استفاده از تحلیل داده ها مشخص شد که تمامی متغیرهای مورد پژوهش و خرده مقیاسهای آنها در نمونه کودکان بهزیستی دارای اختلالات رفتاری، میانگینی بیشتر از نمونه کودکان کار دارای اختلالات رفتاری کسب کرده اند. نتیجه گیری: در نتیجه میتوان گفت که کودکان بهزیستی دارای اختلالات رفتاری بعلت دریافت آموزشهای به موقع و شرایط مطلوبتر برای زندگی، با مهارتهای بهتری زندگی میکنند اما کودکان کار دارای اختلالات رفتاری بعلت داشتن سبک تربیتی نامناسب، آموزشهای مورد نیاز را نمی بینند و عملکرد ضعیفتری دارند