بررسی مشکلات رفتاری-هیجانی، سبک های دلبستگی و ادراک تعارض والدین در کودکان طلاق و عادی شهرستان رفسنجان

این مطالعه با هدف مقایسه اختلالات رفتاری هیجانی، سبک های دلبستگی و ادراک تعارض والدین در کودکان طلاقو عادی شهرستان رفسنجان انجام گرفت، تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود ، جامعه آماری کلیه دانش آموزانمقطع دوم ابتدایی در سال تحصیلی 98-99 بود، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت انتخاب کودکان طلاق براساس پرونده های الکترونیک دانش آموزان و انتخاب گروه کودکان عادی با استفاده از روش نمونه گیریخوشه ای مرحله ای و همتا سازی دانش آموزان در نهایت انتخاب 70 نفر از کودکان طلاق و 70 نفر کودک عادیبود با احتساب افت آزمودنی تعداد 60 نفر از هر گروه مورد ارزیابی قرار گرفتندو با کمک پرسشنامه اختلالات رفتاری-هیجانی راتر (1967)، پرسشنامه سبک دلبستگی هالپرن و کاپنبرگ (2006) و مقیاس سنجش تعارض والدین گریچو همکاران (1992) اطلاعات جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تکامل انطباقی مثبتدر بین دانش اموزان گروه عادی و رفتارهای منفی و دوری گزیدن از حمایت چهره ی دلبستگی/فرد مراقب در بینگروه دانش اموزان طلاق از میانگین بالاتری برخوردار هستند. نتایج همچنین نشان داد در تکرار ، شدت، راه حل،رابطه سه جانبه، تهدید ادراک شده، تطبیق کارآمد ، سرزنش خود ، ثبات و محتوا، پرخاشگری و بیش فعالی، اضطرابو افسردگی ، ناسازگار اجتماعی، رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال کمبود توجه بین دو گروه تفاوت معنی داری وجوددارد و میانگین گروه دانش کودکان طلاق بالاتر است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تغییر در محیط خانوادهبخصوص فقدان یکی از والدین به علت طلاق می تواند پیامدهای رفتاری و هیجانی منفی بر کودکان خانواده به همراهداشته باشد.