تحلیل مبانی فکری مکتب گنوستیک با تکیه بر خاستگاه آن

با نگرشی عمیق در میان افکار واندیشه های فرق ومذاهب گوناگون به مضامین وساختارهای منحصر به فردی دست می یابیم که هر یک در نوع خود از اصول ومبانی ویژه ای تبعیت می کنند که در این راستا مکتب گنوسی با تکیه بر اصل معرفت و اعتقاد به ثنویت ، طیف وسیعی از افکار،عقاید وباور ها را به عنوان یکی از مکاتب باستانی به خود اختصاص می دهد .دراین میان آشنایی با باورها وسنت ها وآیین های گوناگون مذاهب دیگر نیز، نقش قابل توجهی را در تحکیم بن مایه اولیه این مکتب ،ایفا می کند.گنوسیک ها که از حوالی دو قرن پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی در منطقه شامات، به ویژه اسکندریه در مصر، فعال بودند،آموزه هایشان به شدت بر الهیات یهودی و مسیحی تاثیر گذاشت و این امر توانست، در حدود هزار سال بعد، عرفان اسلامی را نیز تحت تاثیر روابط ومناسبات خود قرار دهد.از این رو در پژوهش حاضر بر آن شدیم که پس از ذکر مباحث مقدماتی پیرامون مقوله گنوستیسیزیم ،به ذکر مباحثی پیرامون سبقه تاریخی این مذهب، واصل معرفت ،ثنویت ،عقاید وباورها ،سنت اصلی یهود (قبالا)،بزرگان ومبلغان و مبانی بنیادین در راستای خاستگاه مذهب گنوسی و اساس آموزه های نظری در باب خدا، انسان و.......بپردازیم، تادریابیم ،که آنان در بیان وتبلیغ افکار واندیشه های خویش از چه تمهیداتی بهره جسته اند وعقاید آنها تا چه حد توانسته در میان سایر فرق گوناگون رسوخ یابد