مقایسه چند بستر آلی جهت تکثیر و ماندگاری سوش امیدبخش Trichoderma harzianum AS12-2 و بررسی تاثیر فرمولاسیون های مختلف در کنترل بیولوژیک بیماری سوختگی غلاف برنج در گلخانه و مزرعه

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1050972
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 306
تعداد صفحات: 29
سال انتشار: 1395

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

سوختگی غلاف مهم ترین بیماری ارقام پرمحصول برنج در شمال کشور است. با توجه به مخاطرات جدی ناشی از استفاده از سموم شیمیایی در کشاورزی بر سلامت انسان و محیط زیست و لزوم به کارگیری روش های بی خطر و موثر در مدیریت بیماری های گیاهی، پروژه تحقیقاتی حاضر با هدف پیدا کردن بهترین بسترهای کشت آلی ارزان قیمت و قابل دسترس برای تکثیر انبوه و فرمولاسیون سویه بیوکنترل امیدبخش تریکودرما (Trichoderma harzianum AS12-2) در کنترل سوختگی غلاف انجام شد. ابتدا، میزان کلونیزاسیون، کنیدی زایی و بقای سویه قارچی در بسترهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. سیزده بستر آلی (پوسته شلتوک، پوسته شلتوک خرد شده، سبوس برنج، سبوس گندم، کاه برنج، ضایعات جو انسکتاریوم، بذر جارو، خاک اره، پوسته بادام زمینی، سرخس آبزی آزولا، کنجاله سویا، کنجاله چغندرقند و پهن گاو) پس از سترون شدن، توسط قارچ آنتاگونیست مایه زنی شدند. یک ماه پس از نگهداری در دمای اتاق، بسترهای کلونیزه شده پس از هوا خشک شدن، با آسیاب آزمایشگاهی به صورت پودر درآمدند. میزان جمعیت و قدرت حیاتی سویه تریکودرما بر حسب تعداد واحدهای کلنی ساز در هر گرم پودر (colony forming units=CFUs/g) هر ماه و به مدت یک سال برای هر یک از بسترهای کشت در دمای اتاق و یخچال تعیین شد. نتایج نشان داد که پس از گذشت یک ماه، قارچ کم و بیش در همه بسترهای آلی گسترش یافت اما میزان کلونیزاسیون و کنیدی زایی در بسترهای مختلف متفاوت بود. کلونیزاسیون در بذر جارو، پوسته شلتوک، کاه برنج، سبوس برنج و کنجاله چغندر بسیار زیاد و همراه با کنیدی زایی فراوان بود. همچنین، بسترهای مختلف از نظر چگونگی پودر شدن در دستگاه آسیاب با یکدیگر تفاوت نشان دادند. برای مثال، شلتوک خرد شده، سبوس برنج و گندم به خوبی به صورت پودر درآمدند. نتایج تجزیه واریانس جمعیت های قارچ در بسترهای مختلف در زمان صفر (شروع نگهداری) نشان داد که اثر تیمار در سطح 1% معنی دار بود و مقایسه میانگین ها هم نشان داد که تیمارها با یکدیگر اختلاف معنی دار داشتند. بیش ترین جمعیت قارچ در بذور سورگوم جارویی و کاه و کلش برنج به ترتیب به مقدار 1010×4/6 و 1010×3/5 واحد پرگنه ساز در هر گرم (CFUs/g) وجود داشت. جمعیت قارچ در همه بسترها پس از نگهداری به مدت یک سال در دمای اتاق با الگوهای مختلف کاهش پیدا کرد. اما این افت جمعیت در بذور سورگوم جارویی، کاه و کلش برنج و پوسته شلتوک در مقایسه با بقیه بسترها کم تر بوده و در نهایت از جمعیت قابل توجهی برخوردار بودند. در همین مدت، جمعیت قارچ در همه بسترهای نگهداری شده در یخچال با یک شیب ملایم کاهش نشان داد و جمعیت نهایی در همه بسترها بالاتر از معادل آن ها در دمای اتاق بود. در مجموع بر اساس نتایج به دست آمده، پنج بستر بذر سورگوم جارویی، پوسته شلتوک، کاه برنج، پهن گاو و کنجاله چغندر برای مرحله بعدی تحقیق انتخاب شدند. بوته های برنج در گلخانه توسط بیمارگر (Rhizoctonia solani) مایه زنی شدند. سوسپانسیون تهیه شده از پنج فرمولاسیون های پودری منتخب در سه مرحله و قارچکش شیمیایی پروپیکونازول روی بوته ها پاشیده شدند. شیوع بیماری بر حسب درصد پنجه های آلوده و شدت بیماری سوختگی غلاف بر اساس «ارتفاع نسبی لکه» یک ماه پس از مایه زنی بیمارگر محاسبه شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج آزمون گلخانه نشان داد که پنج تیمار مربوط به بیوفرمولاسیون های در بردارنده بسترهای مختلف در مقایسه با تیمار قارچکش شیمیایی تاثیر به مراتب کم تری در کاهش شدت و شیوع بیماری داشتند و از این نظر میان پنج تیمار فوق اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. با این حال، میان پنج تیمار مربوط به بسترهای آلی، دو بستر بذر سورگوم جارویی و کاه برنج در کنترل بیماری نسبت به سایر تیمارها موثرتر بودند. بر اساس جمیع صفات ارزیابی شده در آزمایشگاه و گلخانه، بستر سورگوم جارویی برای ارزیابی در شرایط مزرعه با فرمولاسیون ها (با و بدون پودر تالک) و دفعات مختلف کاربرد (دو تا چهار بار) انتخاب شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارها در مزرعه بر روی شدت و شیوع بیماری و عملکرد محصول معنی دار بود. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که تیمارها از نظر تاثیر بر روی شدت بیماری با یکدیگر اختلاف معنی دار داشته و کمترین میزان شدت بیماری مربوط به تیمار قارچکش شیمیایی (02/6%) بود و پس از آن، تیمار «چهار بار پاشش تریکودرما» کمترین شدت بیماری (37/8%) را به خود اختصاص داده و با قارچکش شیمیایی اختلاف معنی داری نداشت. از نظر تاثیر بر روی شیوع یا درصد بیماری هم کمترین مقدار (31/4%) به تیمار قارچکش شیمیایی اختصاص داشت. پس از آن، تیمارهای چهار بار پاشش تریکودرما با و بدون پودر تالک، به ترتیب با 62/23% و 75/24% کمترین شیوع بیماری را سبب شدند. همچنین، همه تیمارهای تریکودرما باعث افزایش عملکرد محصول در مقایسه با شاهد آلوده و سالم شدند و با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری نداشتند. واژه های کلیدی: پسماندهای کشاورزی، برنج، تریکودرما، تولید انبوه، فرمولاسیون، گلخانه، مزرعه