افزایش کیفیت و ماندگاری سیلاژ ذرت با استفاده از سویه های بومی اسید لاکتیک

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: البرز
شهر موضوع گزارش: کرج
شناسه ملی سند علمی: R-1051009
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 234
تعداد صفحات: 122
سال انتشار: 1395

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

پروژه حاضر به عنوان پروژه سوم طرح تحقیقاتی با عنوان " جداسازی، شناسایی و بهینه سازی تولید سوش های مناسب میکروبی به عنوان افزودنی در سیلاژ ذرت " با هدف بررسی اثرات سویه های بومی Lactobacillus بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، ماندگاری و فلور میکروبی سیلاژ ذرت در سیلاژهای آزمایشگاهی اجرا شد. در این راستا، تعداد 12 سویه بومی Lactobacillus بومی جداسازی شده در پروژه های قبلی، در ترکیب های 4 سویه ای (T1، T2 و T3) با غلظت 107 سلول در گرم سیلاژ ذرت علوفه ای استفاده شد. نمونه برداری از سیلوها نیز در روزهای 0، 3، 7، 14، 21، 30 و 60 فرایند انجام شد. آنالیزهای بیوشیمیایی ومیکروبی شامل میزان کل جمعیت میکروبی، باکتری های اسید لاکتیک، انتروباکتری ها و مخمرها،pH، ماده خشک، پروتیین خام، اسید لاکتیک، اسید پروپیونیک، اسید بوتیریک، اتانول، الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، خاکستر، کربو هیدرات محلول در آب (WSC)،ومیزان شاخص Fleig point (FP)صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که در تیمارهای حاوی باکتری میزان کاهش pH نسبت به تیمار شاهد در طی فرایند به طور معنی داری بیشتر است. پس از باز نمودن درب سیلو در روز 60 نیز میزان pH در تیمارهای حاوی باکتری ثابت ولی در شاهد افزایش نشان داد. همچنین میزان کاهش درصد ماده خشک در تیمارهای حاوی باکتری نسبت به شاهد کمتر بود؛ به گونه ای که در نهایت تا 2 درصد ماده خشک بیشتری داشتند. کمترین میزان کاهش پروتیین خام در طی فرایند مربوط به تیمارهای باکتریایی (مخصوصا تیمار T1) بین 5 تا 7 درصد بود، در صورتیکه میزان کاهش در کنترل حدود 12 درصد بود. سایر شاخص های بیوشیمیایی از قبیل ضریب فلیگ، اسید لاکتیک و اسید پروپیونیک در تیمارهای باکتریایی به طور معنی داری بیشتر ولی میزان اتانل، اسید بوتیریک ، ADF و NDF در این تیمارها نسبت به شاهد به طور معنی داری کمتر بود. میزان جمعیت لاکتوباسیل ها در تیمارهای حاوی باکتری لاکتوباسیل درکل فرایند به طور معنی داری نسبت به شاهد بیشتر بود؛ اما جمعیت انتروباکترها و مخمرها در آنها در طی فرایند روند کاهشی بیشتری نسبت به شاهد داشت به طوری که در تیمار T1در روز 60 عملا هیچگونه انتروباکتری مشاهده نشد؛ هر چند هنوز جمعیت کمی از مخمرها وجود داشتند. جمعیت باکتریایی کل نیز در تیمار شاهد نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. ارزیابی متاژنومی جمعیت باکتری های موجود در سیلاژ ذرت با تکثیر توالی 16SrDNA به کمک آغازگرهای GC F357/R518 و الکتروفورز ژل دناتوره کننده و شیبدار (DGGE) نشان داد که جمعیت میکروبی در روزهای ابتدایی (3 تا 7) در همه تیمارها کاهش یافته است اما این کاهش در تیمار شاهد کمتر از تیمارهای دیگر بود. این روند کاهشی با شدت کمتری در روزهای 14 تا 60 ادامه یافت. در بررسی مولکولی مراحل بررسی میزان ماندگاری نیز مشخص شد که در تیمار شاهد تعداد باندهای بیشتری در مقایسه با تیمارهای دیگر وجود داشت که نشانگر وجود سایر میکروارگانیسم ها از قبیل باکتری های مضر است. بررسی خصوصیات فیزیکو شیمایی و ماندگاری سیلاژ در بررسی ماندگاری از روز 60 به بعد نشان داد که در تیمارهای حاوی باکتری میزان ماده خشک، پروتیین خام، اسید پروپیونیک و اسید لاکتیک و شاخص نقطه فلیگ به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود و از طرفی pH این تیمارها پایین تر از تیمار شاهد بود. از طرف دیگر میزان محتویات اتانول، اسید بوتیریک و ADF در تیمارهای باکتریایی در روزهای بعد از روز 60 تا 120 (دو دوره نمونه برداری پس از باز شدن درب سیلو) به طور معنی داری کمتر از تیمار شاهد بود. به طور کلی نتایج پروژه حاضر نشان می دهد که استفاده سویه های لاکتوباسیل بومی به عنوان افزودنی منجر به افزایش کیفیت سیلاژ تولیدی و افزایش ماندگاری آن می شود. کلمات کلیدی: لاکتوباسیل بومی، سیلاژ ذرت، کیفیت، ماندگاری، DGGE