بررسی و تحلیل نبرد ماراتون بر اساس متون و یافته های باستان شناسی

در اواخر حكومت داريوشِ هخامنشي «دولت ـ شهر» آتن در یونان با اعزام بیست کشتی حامل نیروهای نظامی به سرزمین یونانی نشین «ایونیه» در سواحل شرقي آسياي صغير كه تحت حكومت هخامنشي بود شورش خونباري را برعليه حاكميت ايران در آن منطقه برپا مي ك‌ند؛ در پي اين حركت، دو اقدام نظامي از سوي ايران براي تنبيه «دولت ـ شهر» آتن كه جرأت كرده بود به اراضي شاهنشاهي ايران تجاوز نمايد صورت مي گيرد: که كيي از این اقدامات نبرد ماراتون واقع در غرب آسياي صغير و ديگري لشكركشي خشايارشا بهي‌ونان جهت سركوبي كامل آتن بود. هرودوت، اولين و تنها كسي است كه در كتاب «تواریخ» به شرح اين نبرد پرداخته است. متأسفانه وي در كتاب خود، برخلاف تمام اصول و موازين و شرافت تاريخ نگاري و تنها براي خوش آيند آتني ها و التيام غرور شكسته شده ی آنان، تاريخ را به نوعی وارونه و آتن را پيروز معركه معرفي ميك‌ند. از آن زمان تاكنون، غربي هاي به ظاهر مروج خردگرايي، روي نوشته هاي پوچ و سراپا دروغ هرودوت، به طور پيوسته و از را هها و شكل هاي مختلف مانور نموده و به اين بهانه، سعي در تحقير ملل شرق چه در داخل جوامع غربي و چه در خارج از آننمود هاند. در اين پژوهش سعی بر آن است تا از رهیافت تاریخی به بررسی متون و شواهد باستان شناسی در خصوص این نبرد پرداخته شود و پاسخی منطقی برای پرسش هایی چون: عوامل بزرگنمایی در متون هرودوت در خصوص این جنگ چه بوده است؟ چه دلایلی را برای عدم حضور داریوش بزرگ در این جنگ می توان برشمرد؟ و در نهایت تبلیغات بیش از حد این جنگ در طول تاریخ چه منافعی را برای غرب به دنبال داشته است؟ داده شود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت تحقیق کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی می باشد و در این راستا مقالات و کتب مربوطه مورد مطالعه قرار گرفته است