تاثیر آموزش مهارتهای مدیریت زمان بر اهمال کاری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان

هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش مهارت هاي مدیریت زمان بر اهمال کاري تحصیلی و اشتیاق تحصیلیدانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر رشت بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر رشت می باشد که با استفادهاز روش نمونه گیري خوشه اي، نمونه اي به حجم 60 نفر انتخاب شد. در این پژوهش از بسته آموزش مهارت هاي مدیریتزمان، پرسشنامه اهمال کاري تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریگز و همکاران (2004)استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار Spss20 و با استفاده از آزمون آماري تحلیل کوواریانس چندمتغیري (MANCOVA) انجام شد. یافته ها: در بررسی فرضیه پژوهش نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیري نشان داد که بین آزمودنی هاي گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون اهمال کاري تحصیلی (F (1، 56) = 175/52 ،p < 0/001، η(2) =0/75) و پس آزمون اشتیاق تحصیلی تفاوت معنی داري وجود دارد (F(1.56)= 903/56, p<0/001, η(2)=0/71). در پس آزمون، میانگین نمرات اهمال کاري تحصیلی آزمودنی هاي گروه آزمایش با کاهش و میانگین نمرات اشتیاق تحصیلی با افزایش همراه بوده است. نتیجه گیري: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهاي مدیریت زمان تاثیر معنی داري بر کاهش اهمال کاري تحصیلیو افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دارد. لذا از آنجا که آموزش مهارت هاي مدیریت زمان می تواند بر ایجاد اعمال وبینش هاي نو و اصیل تاثیر مهمی داشته باشد، و با توجه به اینکه زمان یک منبع محدود به شمار می آید، لزوم مدیریت زمان وآموزش مهارت هاي مدیریت زمان به خصوص در محیط هاي آموزشی و براي دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.