بررسی رابطه بین مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی با افسردگی در دبیرستان های ملکشاهی

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی با افسردگی در دبیرستانهای شهرستان ملکشاهی در سال 1394 صورت گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف یک روش کاربردی بحساب آمده و از نظر روش انجام پژوهش، از انواع روشهای توصیفی و تحلیلی و با ماهیت بررسی روابط متغیرهای از نوع همبستگی میباشد که برای تعیین ضریب همبستگی از آزمونهای آماری استفاده میگردد ابزارهایی که برای سنجش داده ها نیز استفاده شده اند شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان در حال تحصیل در دبیرستانهای شهر ملکشاهی در طی سال 1393 تا 1394 بوده اند. بر اساس آمار اداره کل آموزش و پرورش شهر ملکشاهی، این دانش آموزان در طی سالیان 1393 لغایت 1394 شامل 618 نفر دانش آموز دختر با محدوده سنی بین 15 تا 18 سال بوده است. با توجه به پراکندگی جامعه، جهت محاسبه حجم نمونه و تبیین تعداد نمونه آماری از فرمول کوکران استفاده شده است. بر این اساس حجم نمونه تحقیق شامل 237 نفر شده است. نتایج این پژوهش ژه نشان داد که میان مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی با افسردگی رابطه معناداری وجود دارد، به طور مثال میان مؤلفه های اقتصادی همچون نوع شغل و تعداد اعضاء و مؤلفه های اجتماعی مانند سن دانش آموزان و وضعیت تأهل با افسردگی دانش آموزان همبستگی معناداری وجود دارد. اما این نوع همبستگی برای مؤلفه تعداد اعضا و سن قوی تر است اما برای مؤلفه نوع شغل و وضعیت تأهل ضعیفتر میتوان در حالت کلی گفت که دانش آموزانی که وضعیت اقتصادی والدین آنها معقول تر و بیشتر از دیگران است دچار افسردگی کمتری میشوند. همچنین میزان افسردگی با مؤلفه تحصیلات نیز رابطه معنا داری دارد. در مورد سایر مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی این نوع همبستگی ضعیف تر بوده است.