تحلیل مقایس های و معناشناختی در نحوه استفاده از مفاهیم استعاری و شیوه های مفهوم سازی مقوله انسان در آثار دکتر شریعتی و مطهری

استعاره ها تجلی زبانی استعاره های مفهومی هستند و هرکدام بازنمودهای مختلفی را در ذهن انسان به وجود می آورند. به اعتقاد لیکاف و جانسون 1980 از استعاره ها نه تنها میتوان در مورد پدیده ها سخن گفت بلکه می توان به کمک آنها در مورد آنها اندیشید . پژوهش حاضر که بر اساس نظریه لیکاف و جانسون 1980 است به بررسی استعاره مفهومی و طرحواره تصویری در آثار دکتر شریعتی و استاد مطهری بر اساس معنی شناسی شناختی پرداخته است. این پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی محتوا و به صورت کمی کیفی می باشد. پیکره داده های پژوهش حاضر را چهار اثر از آثار شریعتی و مطهری تشکیل می دهد، که پژوهشگر پس از استخراج داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون لگ خطی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده از استعاره های مفهومی و طرحواره های تصویری در آثار خود استفاده کرده اند که بسامد آنها در آثار شریعتی بیشتر بوده است.