بررسی رابطه بین سن، طبقه اقتصادی و دینداری با ترجیح ارزش های ازدواج در جوانان ایرانی

در چند دهه گذشته مطالعات فرهنگی در زمینه ازدواج افزایش یافته است. از جمله محدودیتهای پژوهش در زمینه انتخاب همسر فاصله بین شرایط واقعی و شرایط پژوهش است که به منظور برطرف کردن نسبی این محدودیت، استفاده از سناریو و ارائه گزینه های مختلف که هر کدام دارای ملاک های گوناگون هستند میتواند کارساز باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رعایت موارد مذکور، گرایش افراد برای انتخاب همسر بر اساس ارزشهای فرهنگی مورد مطالعه قرار گیرد. در این پژوهش پرسشنامه ای سناریو محور بر اساس زمینه یاب ارزشهای ازدواج دل خموش طراحی و اجرا شد. 842 نفر در این پژوهش شرکت کردند و داده ها به کمک رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش، صرف نظر از هر متغیر جمعیت شناختی، افراد بیشتر گرایش داشتند بر اساس فدا کردن ملاکهای مرتبط با محاط شدگی در برابر ملاکهای مرتبط با خودپیروی و برابرنگری، سلسله مراتبی در برابر محاط شدگی، برابرنگری و خودپیروی در برابر سلسله مراتبی، و برابرنگری در برابر خودپیروی در مورد انتخاب یا رد گزینه ازدواج تصمیم گیری کنند. همچنین متغیرهایی که بیشترین توان پیشبینی گرایش افراد را برای فدا کردن ارزشها را داشتند جنسیت و میزان دینداری بود. متغیر طبقه اقتصادی توانایی پیش بینی هیچ گرایشی را نداشت.