عوامل موثر بر آموزش اخلاق در مدارس

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 255

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJEST-14-5_020

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1399

چکیده مقاله:

زمینه: به دلیل اهمیت اخلاق در بالندگی آموزش کشور، هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر آموزش اخلاق در مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی، شامل 20 نفر از متخصصان و خبرگان آموزش و پرورش و افراد ذی­صلاح دارای پست­های اجرایی در زمینه آموزش اخلاق بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز، شامل 1500 نفر ازدانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم در شهر تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای، تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، شامل مصاحبه و تحلیل محتوا بود و در بخش کمی، از ابزار پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری انجام پذیرفت و در بخش کمی در دو قسمت توصیفی و استنباطی (مدل­سازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V22 و Lisrel-V8/8 انجام پذیرفت. یافته­ها: نتایج نشان داد که چهار بعد آموزشی، اجتماعی، محیطی و اعتقادی ابعاد تاثیرگذار بر آموزش اخلاق هستند. همچنین 15 مولفه، معلم، برنامه درسی، فضای کلاس درس، مدیریت مدرسه، ارزشهای گروهی، همدلی، اعتماد اجتماعی، احترام به یکدیگر، جو اخلاقی، تشویق و تنبیه، سطح سواد و درآمد والدین، پایگاه اقتصادی- اجتماعی فرد، پایبندی به ارزشهای دینی، باورهای مذهبی، عفاف به عنوان مولفه­های تاثیرگذار بر ارتقای آموزش اخلاق شناسایی شدند. نتیجه­گیری: یافته­های پژوهش نشان دادند که مدارس متوسطه تهران از نظر همه مولفه­های شناسایی شده در وضع مطلوبی قرار دارند. زمینه: به دلیل اهمیت اخلاق در بالندگی آموزش کشور، هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر آموزش اخلاق در مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی، شامل 20 نفر از متخصصان و خبرگان آموزش و پرورش و افراد ذی­صلاح دارای پست­های اجرایی در زمینه آموزش اخلاق بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز، شامل 1500 نفر ازدانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم در شهر تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای، تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، شامل مصاحبه و تحلیل محتوا بود و در بخش کمی، از ابزار پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری انجام پذیرفت و در بخش کمی در دو قسمت توصیفی و استنباطی (مدل­سازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V22 و Lisrel-V8/8 انجام پذیرفت. یافته­ها: نتایج نشان داد که چهار بعد آموزشی، اجتماعی، محیطی و اعتقادی ابعاد تاثیرگذار بر آموزش اخلاق هستند. همچنین 15 مولفه، معلم، برنامه درسی، فضای کلاس درس، مدیریت مدرسه، ارزشهای گروهی، همدلی، اعتماد اجتماعی، احترام به یکدیگر، جو اخلاقی، تشویق و تنبیه، سطح سواد و درآمد والدین، پایگاه اقتصادی- اجتماعی فرد، پایبندی به ارزشهای دینی، باورهای مذهبی، عفاف به عنوان مولفه­های تاثیرگذار بر ارتقای آموزش اخلاق شناسایی شدند. نتیجه­گیری: یافته­های پژوهش نشان دادند که مدارس متوسطه تهران از نظر همه مولفه­های شناسایی شده در وضع مطلوبی قرار دارند.