تجربۀ عرفانی در «موقعیّت های مرزی» و بازتاب آن در داستان طوطی و بازرگان
محل انتشار: فصلنامه جستارهای نوین ادبی، دوره: 52، شماره: 2
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 268
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLSS-52-2_002
تاریخ نمایه سازی: 25 بهمن 1399
چکیده مقاله:
مثنوی معنوی مولانا، چنانکه از محتوای آن برمیآید و اطّلاعات تاریخی مربوط به قصد و غرض گویندۀ آن نیز مؤیّد آن است، متنی «تعلیمی» است و هر متن تعلیمی در درجۀ نخست، محصول اطّلاعات، دانش و تراوشات ذهنیِ فرد گوینده و نویسنده و در درجۀ دوم برآمده از «هوشیاری و آگاهیِ پیشینی» مؤلّف است. با وجود این، در مثنوی، همچون غزلیّات شمس که گویندۀ آن بیشتر در سیطرۀ ناهوشیاری و قرار گرفتن در کشف و شهودهای ناب عرفانی است، جلوههایی از «تجارب و کشف و شهودهای عرفانی» را میتوان سراغ گرفت؛ بهعبارتدیگر، مولانا در پارهای از تمثیلات مثنوی، با خلق موقعیّتهایی، شخصیّت های داستانی خود را در معرض «تجربه های عرفانی و کشف و شهود» قرار می دهد. موقعیّت هایی که این شخصیّت ها وارد تجربۀ عرفانی میشوند، بیشباهت با «موقعیّت های مرزی/حدّی» (Boundary Situation) مدّ نظر فلاسفۀ اگزیستانسیالیست نیست. به نظر فلاسفۀ مذکور، آدمی در موقعیّت های خاصّی مستعدّ ایجاد تحوّل بنیادین در وجود خویش و استعلا یافتگی است. این موقعیّت ها میتوانند در اثر بحران های روحی و روانی، عجز و ناتوانی اساسی، مواجهه با پرسش های لاینحل، برخورد با افرادی شگفت، فربه شدگی بیشازحد در یک وضعیّت معرفتی و عوامل دیگر به وجود آیند. داستان طوطی و بازرگانِ مثنوی، یکی از تمثیلات پیچیدۀ عرفانی است. در این داستان، یکی از قهرمانان اصلی آن، یعنی بازرگان، بعد از مواجهه با «مرگ تصنّعی» طوطی خود و از دست دادن آن، بهعنوان بزرگ ترین تعلّق ذهنی خود، در موقعیّت مرزی قرار میگیرد و همین موقعیّت او را برای ورود به عالم تجارب عرفانی مهیّا میکند. بازرگان، ضمن از سر گذراندن تجربۀ عرفانی دچار استحالۀ شخصیّتی (تولّد مجدّد) و استعلای شخصیّتی میشود. در خوانشی دیگر، بازرگانِ این تمثیل، بازنمودِ بخشی از وجودِ مولانا و منعکسکنندۀ تجارب عرفانی خود اوست که در مواجهه با شمس تبریزی، دچار تحوّل و استعلای شخصیّتی شده است. به این دلیل، در قسمتی از داستان، مولانا (راوی) با شخصیّت داستانی خود (بازرگان) چنان در هم ادغام میشوند که به نفس واحدی تبدیل میشوند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
قدرت الله طاهری
دانشگاه شهید بهشتی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :