زِنای چشم یا رَنای چشم؟ نقدی بر تصحیح بیتی از مثنوی مولوی
محل انتشار: فصلنامه زبان و ادبیات فارسی، دوره: 16، شماره: 22
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 391
فایل این مقاله در 5 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PERSI-16-22_004
تاریخ نمایه سازی: 30 بهمن 1399
چکیده مقاله:
در تصحیح نسخههای خطّی، نقاط و فاصلۀ بین حروف و کلمات نقش تعیینکنندهای دارند. اگر در یک عبارت، کلمهای به چندین شکل خوانده شود که هرکدام معنایی مناسب آن بافت داشته باشد، یا اگر فاصلهای بین یکی از حروف کلمه، آن را به دو شکلِ معنادار مختلف تبدیل کند، انتخاب شکل درست دشوارتر است. حال اگر تفسیرپذیری و خاصّه شیوۀ خاصّ تفاسیر عرفانی را نیز در این خوانشها دخیل کنیم، با انتخابهای بیشتری مواجهیم که هرکدام بهگونهای تأویل و تفسیر میشود.در دفتر چهارم مثنوی مولوی، در داستان «قصۀ عطارى که سنگ ترازوى او گل سر شوى بود...» عبارتی هست که بنا بر فاصلۀ بین حروفش و داشتن یا نداشتن نقطه، به چند شکل مختلف خوانده میشود. هرکدام از مصحّحان و مفسّران مثنوی شکلی را برگزیده و بنای تصحیح و تفسیرشان را بر آن گذاشتهاند. این ضبطها و تفسیرهای برگزیده نارساییهایی دارد. برآنم تا با بررسی حالتهای ممکن ضبطهای این عبارت و نگاهی به اهمّ شروح مثنوی، پیشنهادی ارائه دهم که نارسایی ضبطهای پیشین را نداشته باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهزاد برهان
دانشجوی دکتری اسلامشناسی، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل