الگوی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در گام دوم انقلاب اسلامی مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی

یکی از سیاست های کارآمد و راهبردی برای کسب امتیاز در صحنه رقابت اقتصاد بین الملل و همچنین پیشرفت اقتصادی، تلاقی دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی است که »دیپلماسی اقتصادی« نام دارد. هدف از تحقیق حاضر این است که نشان دهد، بهره گیری از تجربه نو بنام دیپلماسی اقتصادی در گام بعدی انقلاب اسلامی بسیار کارآمد است. این پدیده متفاوت اما مکمل دیپلماسی رسمی است و گرچه پدیدآورندگان غربی آن هدفشان بهره گیری از آن برای محقق ساختن پروژه جهانی سازی بوده است لکن ظرفیتهای آن کاملاً قابل استفاده در راستای اهداف انقلاب اسلامی در مقابله با تحریم و فشار اقتصادی نظام سلطه است بطوریکه میتوان آن را از اصول مهم اقتصادی مقاومتی به شمار آورد. از طرفی دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی که به نوعی برگرفته از دیپلماسی نهضتی آن شهید گرانقدر بود الگویی بسیار کارآمد است که اثرات مثبت خود را در بسیاری از موارد نشان داده است.سؤال اصلی که در این جا به آن پاسخ داده میشود، این است که چگونه میتوان با رویکرد تعریفی نو متناسب با شرایط و اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی برگرفته از مکتب شهید سلیمانی، نسبت به دیپلماسی اقتصادی، این ابزار را به عنوان ابزار پیشرفت اقتصادی بکار گرفت و آن را در راهبرد گام دوم انقلاب اسلامی گنجاند؟ چه الگویی می تواند نقشه راه این مهم باشد؟