ملاحظات سیاستگذاری وقف در ایران؛ (۱ . سیر تحول نهاد وقف در ایران اسلامی تا پیش از نهضت مشروطه)

نوع محتوی: گزارش
زبان: فارسی
شناسه ملی سند علمی: R-1161744
تاریخ درج در سایت: 14 اسفند 1399
دسته بندی علمی:
مشاهده: 262
تعداد صفحات: 60
سال انتشار: 1398

فایل این گزارش در 60 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این گزارش:

چکیده گزارش:

سنت وقف یکی از امکان های نظام اجتماعی پیشامدرن و ازجمله سازوکارهای مورد حمایت دین برای حضوری نهادمند در حوزه های مختلف اجتماعی بوده است. بر این اساس، در شرایطی که تامین مالی تعلیم و تربیت، تبلیغات اسلامی، بهداشت و درمان و ترویج فرهنگ و هنر از طریق بودجه های دولتی با چالش روبه روست و زمینه برای تجاری سازی چنین حوزه هایی درحال مهیا شدن است، وقف به عنوان یک سنت دیرپای عقلایی، عام المنفعه و دینی بعضا ازسوی برخی گروههای مردم و کارشناسان به مثابه راهی در میانه خصوصی سازی و دولت گرایی مورد توجه قرار می گیرد؛ راه پر ابهامی که اگرچه قدیمی و نام آشناست، اما به تدریج اسم آن برجای مانده و رسم کهن آن به فراموشی سپرده شده است یا دست کم آگاهی عمومی چندانی پیرامون ابعاد و ماهیت آن وجود ندارد. ازاین رو، طرح مجدد وقف در فضای عمومی و نخبگانی، نیازمند شناخت ظرفیت ها و چالش های این سنت- به ویژه در دوره شکوفایی آن- است. بازخوانی تاریخ اجتماعی وقف در تمدن اسلامی- ایرانی نشانه های روشنی از وجود یک  ظرفیت و زیرساخت اجتماعی و معرفتی با جهت گیری بومی را به آحاد مردم، اهالی فرهنگ و سیاستگذاران نوید میدهد. وقف در نظام دانایی جهان اسلام، سنتی ضدتکاثر ثروت و در راستای بهبود رفاه و معیشت مسلمانان بوده است. بهتبع همین نکته، عمده موقوفات صدر اسلام سرپناهی برای زاهدان و فقرا بوده اند. استعداد بالقوه سنت وقف در جمع نیات شخصی و منافع جمعی، سبب شده است که وقف در میان احکام مشابه فقه اسلامی- نظیر انفاق و صدقه- جایگاه منحصر به فردی پیدا  کند. نظام اوقاف در قیاس با سایر احکام اقتصادی اسلام، تنوع ذ ینفعان و برآورده شدن نیازهای متکثر اجتماعی توسط موقوفات را سبب شده است؛ نکته ای که وقف را در عالم اسلامی- ایرانی در جایگاه  ممتازی قرار داده است. در این صورت بندی از ماهیت نظام اوقاف میتوان گفت که وقف در عین
همسویی کلی و جزئی با اهداف شارع و حکومت اسلامی، حوزه اختیار و عمل فراوانی را برای واقف قائل شده است. تاریخ اجتماعی- تمدنی وقف به ما نشان میدهد که وقف می تواند در عین مردمی بودن، به هدفگذاری و جهت دهی سیاسی و اعتقادی در فرهنگ عمومی نیز کمک کند. شاهد این مدعا، دو مقطع از تاریخ ایران اسلامی است: عصر طلایی تمدن مسلمانان (آل بویه و سلجوقیان) و عصر تشکیل دولت ایرانی شیعی (صفویه). در هر دو دوره، نظام اوقاف در عین عاملیت برای بسط نوع خاصی از اندیشه دینی و سیاسی، خصلتی مردمگرایانه و فراگیر داشته است. روندها و الگوهای پایدار فرهنگی که می توانیم از نظام وقف در این دورهها استخراج کنیم عبارتند از: ۱ . نهاد وقف عامل توسعه اجتماعی- اقتصادی جامعه و فضیلت های متاثر از اندیشه دینی بوده است. ۲ . نظام وقف و موقوفات در دوره اعتلای فرهنگ ایرانی همزمان معنابخشی و کارآمدی را برای جهان اجتماعی به ارمغان آورده اند. ۳ . موقوفات در بطن نظام اجتماعی پیشامدرن اموری نظیر بقای خانواده گسترده، توسعه شهری، گسترش آموزش عمومی و تخصصی، تعدیل ثروت و مشروعیت بخشی سیاسی را موجب شده اند. ۴ . با شکل گیری دولت مدرن و بسط اندیشه تجدد در دوره معاصر تلاش شده است تا وقف به ایفای نقش و کارکردهای دینی و آیینی محدود شده و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نفی و سلب شود. 

کلیدواژه ها:

وقف. موقوفات. سنت دینی. کارآمدی. معنابخشی. تمدن اسلامی- ایرانی

نویسندگان

مهدی جمالی فر

عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی

سعید طاووسی

کارشناس حوزه تاریخ اجتماعی تشییع

سیدعلی متولی امامی

مدیر گروه مطالعات نهاد علم موسسه علم و سیاست اشراق

سیدعلی کشفی

دانشجوی دکترای سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم (ع)

امیر راقب

کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران

محسن صبوریان

کارشناس حوزه مطالعات نهاد دین