سنخشناسی خلافتاندیشی اسلام معاصر: بررسی تطبیقی آرای رشید رضا، حسن البنا و علی عبدالرازق
محل انتشار: فصلنامه علوم سیاسی، دوره: 21، شماره: 84
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 307
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JCKE-21-84_007
تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1399
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی جوانب نظری چالشهای ایجاد شده پس از فروپاشی خلافت عثمانی در سال 1924میلادی و سنخشناسی انواع تفکرات مطرح شده درباره خلافت اسلامی در سه قالب «سنتگرا»، «نوگرا» و «تجددگرا» بود. در این راستا اندیشههای سیاسی برجستهترین نمایندگان هر یک از سه طیف، یعنی: رشید رضا، حسن البنا و علی عبدالرازق پیرامون سیاست و خلافت مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانهای گردآوری شدند. نتایج نشان داد، متفکران مسلمان دیدگاه واحدی در مورد مسالهی «خلافت» ندارند. وجه مشترک دیدگاه عموم متفکران این است که خلافت در جهان اسلام، شکلی از حکومت برای حفاظت از احکام شریعت بوده است. سنتگرایان و نوگرایان بر این عقیدهاند که مشکلات انسان را میتوان با رجوع به متون مقدس حل نمود؛ اما علی عبدالرازق، معتقد به توانمندی عقل بشری برای فهم جهان و مدیریت امور فردی و جمعی زندگی است. در این زمینه بین او و نوگرایانی مانند حسن البناء اشتراک نظر وجود دارد. تجددگرایان بیشتر به جدایی دولت از دین و تز دنیویگری اعتقاد دارند. اجماع بر ایدهی لزوم دخالت دین در سیاست، دو نحلهی سنتگرا و نوگرا را به لزوم احیای خلافت هدایت کرده است. دو گرایش فکری سنتی و نوگرا، وحدت بین مسلمین را شرط لازم خلافت میدانند.
کلیدواژه ها:
خلافت ، متفکران مسلمان ، سنتگرا ، نوگرا ، تجددگرا ، خلافت عثمانی ، رشید رضا ، حسن البنا ، علی عبدالرازق
نویسندگان
مصطفی پیرمرادیان
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
اصغر منتظر القائم
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
حسن عبدی پور فرد
دانشجوی دکتری تاریخ اسلام، دانشگاه اصفهان