تاثیر بی ثباتی اقتصادسیاسی برجامعه

در یک جامعه اقشار مختلف در گروه های اجتماعی و یا اقوام و طوایف برای رسیدن به یک رفاه نسبی جهت خود و خانواده نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت دارند که میزان این زمان وابسته به درآمد آنها می باشد . اما در جواعه توسعه یافته یا در حال توسعه که این قدرت را به شهروندان می دهد تا برای زندگی و رفاه خود برنامه داشته باشند پاسخگویی در صورت روند ایجاد تشنج در این مسیر جامعه را از علل قانع کننده به تعادل ذهنی می رساند . سوال این است که در جوامعه ایی که سیاست و اقتصاد به سمت پژمردگی جامعه می رود مردم چه کنند ؟ در این گونه جوامع مانند ایران ، ونزوئلا یا کره شمالی اصولا چیزی که مافوق مردم است حاکمیت نگاه ایدئولوژیک بر سیاست و هر گونه عملکرد حاکمیت چه انتخابی چه غیر انتخابی حاکم است نباید فراموش کرد مردم آلمان نازی به خواست خود این حاکمیت را بر سرنوشتشان مسلط کردند. این فرض اول و اساسی من در این نوشته می باشد . زیرا تکامل بشری نشان داده کشور هایی که بیشتر تحت مراقب جامعه از طرق مختلف دمکراتیک هستند و پاسخگویی صحیح سرنوشت حاکمیت آنها را به آرامترین وضع ممکن تعین می کند . قدرت مردم در رسیدن به شرایط مساعد جهت انواع برنامه ریزی شخصی و یا جامعه محور بسیار بالاتر و تثبیت شده تر است .