پدیدارشناسی و تبیین مبانی، تعاریف و پیشینه ی مفهوم ادراک

پیرامون پدیده ی ادراک تحقیقات متعدد و متنوعی انجام شده است. اکثر کتب مدیریتی و روان شناسی فصلی را به این موضوع اختصاص می دهند اما به نظر می رسد همچنان تحقیقی جامع و کامل حول پیشینه ی ادراک و مبانی آن مورد نیاز است که این مفهوم را از نگاه انواع صاحب نظران بررسی و معرفی کند. هدف اصلی مقاله پیش رو این است که بدانیم ادراک، تعاریف آن و پدیدار شناسی آن چیست. روش تحقیق پژوهش پیش رو مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه ای است. ابتدا به تعریف و شناخت ادراک پرداخته شده است و سپس توابع ادراک درونی تبیین گشته و در نهایت به بحث اصلی و بنیادین پدیدار شناسی ادراک می پردازد که دلیل اصلی انجام این مقاله است. توجه اولیه پدیدارشناسی به عمل آگاهی نیست. بلکه به موضوع آگاهی است. این روش به طور منظم عمل می کند و مراحل متعددی دارد. اشپیگل برگ (۱۹۶۰) در کتاب حرکت پدیدار شناختی (۱۹۶۰) به ۷ مرحله مشخص در پدیدار شناسی اشاره می کند که از آن میان سه مرحله بیشتر اهمیت دارد که عبارتند از "شهود پدیدارشناختی"، "تحلیل پدیدارشناختی" و "توصيف پدیدارشناختی". مهمترین مرحله پدیدارشناسی توصیف پدیدار شناختی است که در همه علوم استفاده میشود.