نقد فلسفه ی همسخنی مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان
محل انتشار: دوفصلنامه غرب شناسی بنیادی، دوره: 11، شماره: 1
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 286
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_OCCIDE-11-1_011
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزهی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالشهای بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمیتوانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطهی آموزشی، باید فاصلهی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزهی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح میکند؛ به عبارت دقیقتر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطهی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطهی من- تو» را یک رابطه دو طرفه میداند، چگونه میتواند از رابطهی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطهی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اعظم محسنی
دانشجوی دکتری فلسفه، گروه فلسفه، دانشگاه بین المللی امام خمینی
سید مسعود سیف
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی
علی فتح طاهری
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :