واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 203

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_RJSW-6-19_001

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهینامه عطار نیشابوری، براساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مولفههای مددکاری فردی است. دادهها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانهای و شیوه یادداشتبرداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جز به کل) تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفتشناختی رابعه داشته و در پیبردن او به قابلیتهای روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشتهاست. دلاله با توانبخشی و ایجاد انگیزه در شخصیتهای اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقا زندگی فردی و اجتماعی آنها فراهم آوردهاست. علیرغم این همسانیها، در برخی موارد، نقشآفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوتهایی داشتهاست. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتا یکسویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کردهاست. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور مییابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شدهاست.

نویسندگان

فرخ رو شهابی

دکتری گروه زبان و ادبیات فارسیدانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد.مشهد.ایران. ( نویسنده اول)

رضا اشرف زاده

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد .(نویسنده دوم و استاد راهنما).مشهد.ایران.(نویسنده مسئول)

بتول فخراسلام

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور( نویسنده سوم. استاد مشاور).نیشابور.ایران