منطق فازی و زاویه سنجی به عنوان ابزارهایی در معنادار کردن داده های ورودی در مدلسازی رگه های معدنی: مطالعه موردی از معدن کوه سفید، خراسان جنوبی

چکیده شناسایی رگه های معدنی با داده های کم، با توجه به اهمیت معادن رگه ای در اقتصاد کشور، یکی از محورهای اصلی در بحث اکتشاف است.  در گستره ی خاوری ایران بیشترین ذخایر منیزیتی کشف شده دارای ساختار رگه ای هستند که در مسیر پهنه ی برشی گسل های امتداد لغز واقع شده اند. در حال حاضر برداشت این ماده ی معدنی فقط به رخنمون رگه ها در سطح زمین محدود می شود. درصورت تمام شدن ذخایر سطحی تامین نیاز به این ماده ی اولیه معدنی صرفا در سایه ی تخمین زیرسطحی ممکن خواهد شد. این تحقیق با هدف ارزیابی گسترش عمقی منیزیت در محدوده ی معدنی کوه (حوض) سفید بیرجند با توجه به هندسه ی رگه های معدنی در کنگلومرای چین خورده ی نئوژن بر اساس ترکیب روش های پیشنهادی شامل تحلیل آماری زاویه های عناصر ساختاری و منطق فازی برای ایجاد پایگاه داده ای معنا دار قبل از ورود داده ها به نرم افزارهای مدلسازی (DataMine، UDEC، Surpac و PC-Mine) معدنی انجام شده است. در این روش، ابتدا تمام زاویه های بین امتدادهای ساختاری بر اساس تقاطع آنها دو به دو وزن ده ی می شوند. سپس نقشه ی  همبستگی زاویه ها تعیین و با مدل های ریدل، آنتی ریدل مطابقت داده می شوند. برای ایجاد مدل های بهتر همبستگی بخصوص در جمعیت های آماری محدودتر، از منطق فازی بهره گرفته می شود. ارزیابی میدانی در مناطق خاوری معدن که کمترین داده های خام در دسترس است، تایید کننده ی نقاط امید بخش اولیه ی بدست آمده از این روش است. بنابراین از این روش ها می توان به عنوان ابزاری در تبدیل داده های خام به معنادار قبل از ورود آنها به محیط های نرم افزاری استفاده کرد.