نقد و تحلیل تطبیقی ظرفیت نمایشی رمان های «آینه های دردار» و «کوزیما یا تقریبا گراتزیا» بر مبنای الگوی فرایتاگ
محل انتشار: پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت، دوره: 9، شماره: 4
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 416
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLCR-9-4_005
تاریخ نمایه سازی: 26 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
با طرح نظریه های نو، نقد و بررسی آثار ادبی مسیر متفاوتی را پیش گرفته است و حوزه های جدیدی چون مطالعات بین رشته ای به وجود آمده که موجب شناخت ظرفیت و دریافت های نو از آثار ادبی شده است. از جمله این مطالعات، بررسی بین ادبیات داستانی و نمایشی است. این دو حوزه که از دیرباز با هم پیوند داشته اند، در دوره معاصر، به ویژه با پیشرفت و گسترش سینما، بسیار به هم نزدیک شده اند. از این رو، امروز نمایش از ظرفیت های ادبیات داستانی و ادبیات داستانی از برخی ویژگی های درام استفاده می کند، تا جایی که ادبیات داستانی به عنوان بن مایه آثار نمایشی و سینمایی نقش پررنگی در تولید این آثار دارد. با این توضیح، در این پژوهش سعی می شود دو اثر «کوزیما یا تقریبا گراتزیا» از «گراتزیا دلددا» و «آینه های دردار» از «هوشنگ گلشیری» بر اساس الگوی گوستاو فرایتاگ، نمایشنامه نویس و منتقد آلمانی نقد و بررسی شود. الگوی فرایتاگ اساسا یک ساختار نمایشی است که در یک رمان، فیلم یا دیگر آثار داستانی به آشکارسازی رویدادها به ترتیب تاریخ وقوع می پردازد. این الگو، هرمی پیشنهادی است برای تحلیل ساختار روایی داستان های تراژیک و شامل پنج قسمت یا مرحله مقدمه یا معرفی، کنش صعودی و گره افکنی، نقطه اوج، کنش نزولی و سقوط و وقوع فاجعه و گره گشایی است که در کنار بررسی این مراحل نمایشی، امکان بررسی آثار را بر اساس ساختار سه پرده ای فراهم می آورد. شیوه این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و به روش کتابخانه ای و اسنادی در قالب مطالعه تطبیقی است. بر اساس یافته های پژوهش، این دو اثر با مراحل پنج گانه این الگو تطابق، و نیز ساختاری نمایشی دارند. اگرچه این دو اثر از دو مکتب و سبک متفاوت است، اما تطابق آن ها با این الگو نشان می دهد که این دو اثر ساختار مشترکی دارند و ورای روایت داستانی، ویژگی نمایشی نیز دارند و قابلیت پرداخت ساختاری سه پرده ای در آن ها دیده می شود که به عنوان الگویی روایی در آثار نمایشی محسوب می گردد.
کلیدواژه ها:
هوشنگ گلشیری ، آینه های دردار ، گراتزیا دلددا ، کوزیما یا تقریبا گراتزیا ، نمایش (درام) ، هرم فرایتاگ
نویسندگان
مهدی عبدی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
عسگر صلاحی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
شهریار گیتی
استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :