عوامل موثر بر توانمندی روان ¬شناختی زنان روستایی

مطالعات جهانی نشان می دهند که زنان بیشتر از مردان در معرض فقر و آسیب های اجتماعی می باشند. صاحبنظران توانمندسازی زنان را وابسته به دامنه ای از عوامل می داند که ابعاد روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را شامل می شود. توانمندسازی فرایند کنترل و مالکیت زندگی خود از طریق گسترش انتخاب های خود می باشد. توماس و ولتوس (۱۹۹۰)، توانمدسازی روان شناختی را را یک عامل انگیزشی درونی می-دانند، که منعکس کننده ی نقش فعال افراد در جامعه می باشد. صاحبنظران با تاکید بر چند وجهی بودن توانمندسازی، برای آن پنج بعد شناختی »احساس معنادار بودن» «احساس شایستگی» «احساس داشتن حق انتخاب» «احساس موثر بودن« و »احساس داشتن اعتماد به دیگران« را ارائه کرده اند. هنگامی که جامعه بتوانند این پنج ویژگی را در بین افراد پرورش دهند، افراد احساس توانمندی می کنند، افراد می توانند وظایف شان را به درستی انجام داده و درباره خود نیز به گونه ای متفاوت بیاندیشند. با وجود اینکه در کشورهای در حال توسعه زنان که درصد قابل توجهی از جامعه را تشکیل می دهند، به دلایل گوناگون اعم از فقر، تبعیض های جنسیتی، محدودیت های گوناگون تاریخی و فرهنگی و غیره ، در این جوامع میزان توانمندسازی زنان بسیار کم می باشد. این مقاله قصد دارد عوامل موثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی را بررسی کند.