آسیب شناسی هوش ترکیبی و بررسی پیوند سلولهای بنیادین حیوانی به سلولهای پایه انسانی و احتمال جهش ناخواسته و مهاجرت پنهان سلولهای بنیادین پیوندی به مغز و تشکیل سیستم عصبی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 387

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EPHCONF01_010

تاریخ نمایه سازی: 5 خرداد 1400

چکیده مقاله:

انسانی کردن میمونها یا برعکس ترکیب و پیوند ژنهای حیوانی به ژنهای پایه انسانی معادل آسیب رساندن به آنها و برهمزدن تعادل هوشیاری است. آنها کجا زندگی خواهند کرد و چه کاری انجام خواهند داد. موجودی را خلق نکنید که در هیچ زمینه ای از زندگی دارای معنا نباشد و هیچکس مسئولیت آنرا نپذیرد مانند ویروس ایدز که تمام ویژگیهای آن مانند تهاجم غیر قابل کنترل به سیستم دفاعی بدن همه دلالت بر طراحی اولیه آن به عنوان یک سلاح بیولوژیک بوده که از کنترل خارج شده است. چه کسی تضمین میکند که ژنهای پیوندی جهش ناخواسته نداشته باشند؟ چه کسی تضمین میکند که ژنهای پیوندی به مغز مهاجرت ناخواسته نداشته باشند؟ ترومای هوش ترکیبی و آسیب و اختلال خودآگاهی انسان براثر جهش ناخواسته و مهاجرت پنهان سلولهای بنیادین حیوانی به سلولهای مغز پایه انسانی در آینده نزدیک به پیچ اشتباه بشریت تبدیل خواهد شد. آنچه در این آزمایشات نادیده انگا شته شده، جهش ناخوا سته، مهاجرت پنهان و توارث پذیری سلولهای پیوندی به نسلهای بعدی است که با گذشت زمان این آسیب گسترده تر و عمیق تر خواهد شد.افزایش بی سابقه افراد دارای هویت جنسی متناقض ترنس جندر transgenderکه همزمان هردو آلت زنانه کامل ومردانه کامل را دارند و همزمان هر دو حالت اورگاسم کامل زنانه و کامل مردانه را تجربه میکنند که این دوگانگی بصورت کامل و بدون نقص ، نشان دهنده غیر طبیعی بودن و دخالت عامل انسانی در این این افزایش تصاعدی است. تغییر آرایش ژنتیک انسان بر اثر عوامل مختلفی روی میدهد که منابع تغذیه حیوانی و گیاهی تراریخته در آن بیشترین نقش را دارند و شاید این پدیده در حال گ سترش، برنامه ریزی مهندسی ژنتیک برای طراحی جنس سوم با شد، نا سازه جنس سوم برای هویت جنسی متناقض چیزی از سنگینی این بار مسئولیت کم نمیکند، در آینده برای توجیه هوش ترکیبی متناقض چه ناسازهای بکار خواهند برد؟ آیا ناسازه هوش سوم چیزی از بار مسئولیت ما کم خواهدکرد؟ کریسپر نوعی تکنولوژی جدید ویرایش ژنتیکی است که میتواند به پیشرفت ژن درمانی کمکهای زیادی بکند. تاکنون ژن درمانی از طریق تکنیک انتقال ژن gene transferانجام می شده است؛ به این صورت که یک ویروس بیخطر، نسخه ی سالمی از یک ژن را به سلول منتقل میکند تا جای ژن معیوب را که بیماری ایجاد کرده، بگیرد. اما در روش کریسپر کس ۹ دانشمندان میتوانند مستقیم ژن معیوب را اصلاح کنند. آنهاDNAمعیوب را جدا کرده و به جای آن یکDNAسالم میگذارند. فناوری کریسپر ابزاری مانند قیچی برای برش و چسباندن دی ان ای سلولهای بدن است. قدرت زیاد، مسئولیت بسیاری را هم با خودش می آورد. ما به نقشه ی ژنتیکی خود دست یافته ایم؛ این بدان معناست که ما کتاب زندگی خود را خواندهایم و حالا میتوانیم شروع به بازنویسی آن کنیم. محققانی که هیبرید انسان و میمون را انجام دادند، اسپانیایی هستندولی برای دور زدن ممنوعیتی که در ا سپانیا در زمینه انجام چنین آزمایشاتی وجود دارد، این آزمایش را در چین عملی کردند. این جنین برای اولین بار به منظور غیر فعال کردن ژنهایی که رشد ارگان را کنترل میکنند، اصلاح شد. نگرانیهای اخلاقی هم در طول این آزمایش مطرح شد که به دلیل ترس از مهاجرت سلولهای بنیادی پیوندی به مغز ا ست. هیبرید انسان و حیوان چگونه خودآگاهی خواهد داشت؟ مخلوطی از حیوان و انسان را کایمرا می نامند. هم اکنون کشورهایی هستند که بصورت مخفیانه روی مهندسی هوش، ابرهوش، ابرانسان و سرباز جهانی آزمایشات گستردهای انجام میدهند. مهندسی هوش به نقص در ناخودآگاه و خودآگاهی انسان می انجامد و اگر این نقص به بیرون از آزمایشگاه انتقال یابد به فاجعه ای مرگبارتر از ویروس ایدز و کرونا می انجامد. انسان خودخواه زاده شده است، سورس و کدهای ناهوشیار بذر را تغییر میدهد، که بذر فصل نشناسد و نور خورشید را تشخیص ندهد تا هر زمان که بشر اراده کرد در گلخانه بذر را به رویش وادارد. بشر با هوش گیاهان چه کرده است؟ روش تراریخته برای اصلاح نباتات و آماده سازی گیاهان برای کشت و زرع در جهت زدودن سابقه تاریخی و تجربیات موجود در حافظه گیاهان و از بین بردن حساسیت آنها به شرایط محیطی بوده است بذرها دیگر به طول روز حساس نیستند، دیگر برای جوانه زنی در زمان مناسب به خواب نمی روند، در نتیجه نمیتوانند دوره زندگی خود را به گونه ای تنظیم کنند که به سرما یا گرما برخورد نکنند و اگر از سوی انسان در تاریخ نامساعدی کشت شوند، از سرما یا گرما از بین میروند و گیاهان این نقص هوشیاری را به جانوران و انسان که از آنها تغذیه میکنند انتقال میدهند.همین نگرش و فرآیند دستکاری ژنتیک در مورد انسان درحال اجرا است و نتیجه آن تغییر ناهشیار بشر و زدودن کهن الگوها از حافظه انسان در بستر زمان است، پایان این فرآیند به مهندسی اجتماعی و تبعیض می انجامد و پایان کار را کسی نمی داند.

نویسندگان

علی بیگدلی

کارشناسارشد روانشناسی بهداشت و درمان شرکت ملی نفت ایران