بحران های فراامرزی و کارآمدی مدیریت بحران در نظام های سیاسی

بحران ها همیشه وجود داشته اند و مسائل همیشگی جوامع بشری هستند، اما در جوامع معاصر که تقدیر و سرنوشت به عنوان توجیه شرایط بحرانی و اضطراری پذیرفتنی نیست، بلایا و فاجعه ها به صورت شکست سیاست های دولتی دیده می شوند که پیامدهای سیاسی منفی برای دولت ها خواهد داشت. چون وظیفه اصلی دولت ها محافظت از شهروندان در برابر تهدیدها و بلایا است در زمان بحران، مردم انتظار دارند که مقامات دولتی مسئولیت ها را به عهده بگیرند و شرایط را به حالت اولیه برگردانند. اگر دولتی در این زمینه ناتوان باشد، مشروعیت نهادهای عمومی و رهبران سیاسی از بین می رود. این مساله هنگامی مشکل سازتر می شود که مشروعیت نهادهای عمومی قبلا زیر سوال رفته بدش. بحران ها به عنوان رویدادهای ناخوشایند غیرمنتظره که تاثیرات زیادی بر زندگی مردم دارند را می توان به شیوه های مختلف دسته بندی کرد. در این پژوهش تقسیم بندی بحران از نظر مالی یا بین المللی مورد نظر بوده و تمرکز اصلی بر بحران های فرامرزی بوده است. چنین بحرانی به کشورهای مختلف تسری پیدا کرده، عدم اطمینان را بیشتر می کند. از یک طرف ضرورت همکاری و هماهنگی بین ذینفعان متعدد در بخش های فنی متفاوت و کشورهای مختلف پیچیدگی حل مساله را افزایش میدهد واز طرف دیگر کارایی و اثربخشی اقدامات مقابله با بحران مشروط به هماهنگی و همکاری های نزدیک بین دولت های مختلف است که کار سختی است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی استدلال کرده ایم که سازوکارها و فرایندهای موجود که ممکن اس به نحو معقولی برای بحران های محدود و ملی خوب کار کند در بحران های فرامرزی کارایی چندانی ندارند. برای کسب آمادگی و افزایش توان مقابله بااین نوع تهدیدها باید به طور فزاینده در روش های سنتی مدیریت بحران تجدیدنظر کرده و مدیریت استراتژیک بحران را بکار ببریم.در این شیوه، در قالب مجموعه ای از وظایف، هماهنگ سازی پاسخ به بحرانها در داخل و خارج کشورها و تسهیل پاسخ مشترک به خطرات و تهدیدهای فوری موردنظر است.