بررسی ارتباط الگوهای غذایی با اختلال خفیف شناختی در زنان بازنشسته شهرداری (نمونه موردی: شهرداری منطقه ۱۵ تهران)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 181

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESPCONF07_219

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1400

چکیده مقاله:

اختلال خفیف شناختی یا MCI یک مرحله گذار عملکرد شناختی بین تغییرات مشاهده شده در سالمندی نرمال و دمانساست، که فرصتی برای شناسایی و پیشگیری زودهنگام بیماری آلزایمر فراهم می کند. شیوع MCI در افراد بالای ۶۵ سالدر مطالعات جمعیتی بین ۱۰-۲۰% است. از آنجایی که اختلال خفیف شناختی اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی و قابلیتعملکردی دارد، کاهش خطر مهم است. همچنین تشخیص و مداخله زودهنگام در مرحله اختلال خفیف شناختی می تواندشروع دمانس را به تاخیر بیندازد و یا از آن جلوگیری کند. در حال حاضر هیچ دارویی برای درمان اختلال خفیف شناختیتوسط سازمان غذا و دارو تعیین و تصویب نشده است. بنابراین اساس مطالعات حاضر بیشتر مداخلات رفتاری یا داروییپیشگیری کننده هستند. در میان جنبه های رفتاری، رژیم غذایی قابل اصلاح بوده، می تواند بر عملکرد شناختی اثر بگذارد و نقشمهمی در علیت و پیشگیری از آلزایمر بازی می کند. با این حال، داده های اپیدمیولوژیک در مورد رژیم غذایی و آلزایمر متناقضبوده اند و نقش رژیم غذایی در کاهش شناخت بطور گسترده مورد بررسی قرار نگرفته است. همچنین اکثرمطالعات تنها اثر یک ماده مغذی را بر اختلالات شناختی مورد بررسی قرار داده اند، در حالی که دریافت وعده های غذایی باترکیبات متعدد مواد مغذی مهم است. مواد مغذی با یکدیگر اثر سینرژیستی یا آنتاگونیستی دارند، بنابراین عملکرد شبکه غذایی باعملکرد مواد مغذی یا اقلام غذایی به تنهایی، متفاوت است. همچنین ممکن است اثر یک ماده مغذی به تنهایی برایشناسایی خیلی کوچک و ناچیز باشد، یا ممکن است ارتباط معنادار آماری به صورت اتفاقی و به دلیل افزایش خطای نوع اول درشرایط اثرات متقابل و چندگانه تعداد زیادی از مواد مغذی پیدا شود. بنابراین باید بجای اجزای رژیم غذایی، الگوهای غذایییا ترکیب مواد مغذی در کنار هم مورد توجه قرار گیرد.

نویسندگان

اکرم شاه میر

کارشناس ارشد مدیریت آموزشی