روایت پژوهی فرار از مدرسه دانش آموز پسر روستایی

هدف این مقاله روایت پژوهی فرار از مدرسه دانش آموز پسر روستایی می باشد. برای این منظور با روش مروری و کیفی مبتنی بر مطالعات روایت پژوهی با مقالات و کتاب های مرتبط جمع آوری شده و براساس آن ها به برخی ابهامات پاسخ داده می شود. این پژوهش بر روی یک دانش آموز پسر روستایی که از مدرسه فرار کرده ،متمرکز شد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه هایی که توسط محقق انجام و استفاده شد. در فرآیند تحلیل از روش های تحلیل روایت ها و کد گذاری استفاده شده است. در تحلیل روایت ها از الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین کمک گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که مقوله مرکزی در ترک تحصیل این دانش آموز فقر انگیزه تحصیلی می باشد، که تحت تاثیر عوامل متعددی چون؛ گروه همسالان، عدم تناسب برنامه، استفاده از سرباز معلم، باور های فرهنگی روستا، اضطراب و افسردگی قرار دارد؛ همچنین شرایط دخیل ،ساختار متمرکز نظام آموزشی ، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز های محیطی بر پدیده فرار از مدرسه تاثیر گذار بوده اند. مدرسه گریزی مشکلی است رفتاری که علاوه بر هدر دادن هزینه ها و آسیب های مالی به آموزش و پرورش پیامد های ناخوشایندی نیز برای جامعه ،فرد و خانواده دارد. مدرسه گریزی عاملی است بالقوه منفی برای دانش آموزان ،خانواده مدارس و جامعه که لزوم توجه و شناخت زمینه ها و علل و عوامل مرتبط با این پدیده ی رفتاری را بیش از پیش آشکار می کند. لازمه ی هر اقدام درمانی و پیش گیرانه، شناخت علل آن پدیده است. بنابراین با توجه به مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی ،خانوادگی و مشکلات فردی دانش آموزان و عوامل درونی مدرسه ای ،می توان به راه کار هایی برای پیش گیری و حل آن ها دست یافت.