موانع تحقق اهداف اصول کارشایسته در نظام حقوقی ایران در پرتو حقوق بین الملل کار

از آنجایی که کار یکی ازنخستین نیازهای انسان برای توسعه و ارتقا همه جانبه اجتماع از گذشته های دور تا کنون می باشد .همواره در جستجویزندگی شرافتمدانه می باشددر این خصوص تلاش های مستمری نه تنها تک تک افراد جامعه بلکه دولت ها ودیگر تابعان حقوق بین المللاز جمله سازمان های بین المللی در این زمینه از خود نشان داده اند. هم چنین در راستای تحقق اهداف متعالی و انسانی اصول کارشایستهکه نقطه تلاقی چهار حقوق بنیادین کار شامل ۱. لغو کار اجباری ۲. آزادی انجمن ها و حمایت از حق تشکل ها ۳.تساوی مزد و منع تبعیض ۴.حداقلسن کار و محو بدترین اشکال کار کودک شناخته می شود و زمینه ساز تحقق آرمان های حقوق بشری در جوامع مختلف را فراهم می کند.در این خصوص لازم به ذکر است که موانع تحقق اهداف کارشایسته که در موادی از منشور حقوق شهروندی ایران نیز ذکر شده است با چهراهکارهایی قابل رفع و نهایت منجر به تامین حقوق کارگران برمبنای مقاوله نامه ها و توصیه نامه های سازمان بین المللی کار می گردد؟از این رو به واکاوی وضعیت حقوقی کارگران و تبیین موانع تحقق اصول کار شایسته در نظام حقوقی ایران بر مبنای مقاوله نامه هایسازمان بین المللی کار را با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می پردازیم .بنابراین آنچه در نظام حقوقی ایران مانع تحقق اهداف اصول کارشایستهمی باشد ضعف قوانین تبعیض آمیز ، عدم امکانات و مناسب سازی شهری برای معلولین در خصوص حضور بیشترشان در جامعه و محیطکار ، خلاهای فرهنگی و نا آگاهی عموم مردم نسبت به قوانین و حقوق اجتماعی آنان است.