منطقه گرایی نهادمحور در آسیای جنوبی: کارایی سنجی سارک، سپتا و سفتا

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 219

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCJPO-7-2_004

تاریخ نمایه سازی: 3 مهر 1400

چکیده مقاله:

بعد از جنگ دوم جهانی، موج منطقه­گرایی و هم­گرایی منطقه­ای از اروپا شروع شد و به­مرور زمان، به سایر مناطق گسترش یافت. همگام با گسترش منطقه­گرایی، نظریه­های مختلفی مانند کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، وابستگی متقابل و نهادگرایی در پی توضیح این پدیده برآمدند. یکی از مناطقی که تحت تاثیر روندهای منطقه­گرایانه قرار گرفت، آسیای جنوبی بود. از­این­رو، کشورهای این منطقه برای تسهیل هم­کاری منطقه­ای اقدام به ایجاد نهادهای منطقه­ای کردند. هدف این مقاله، بررسی منطقه­گرایی در آسیای جنوبی با تمرکز بر نقش نهادهای منطقه­ای است. بنابراین، پرسش اصلی این است که نهادهای منطقه­ای آسیای جنوبی چه نقشی در روند منطقه­گرایی کشورهای عضو ایفا کرده­اند؟ در پاسخ به این پرسش، باید میان کشورهای بزرگ آسیای جنوبی، یعنی هند و پاکستان و کشورهای ضعیف این منطقه، یعنی سریلانکا، نپال، بوتان، بنگلادش، مالدیو و افغانستان، تمایز قائل شد. در این چارچوب، فرضیه­ای که مطرح می­شود این است که نقش سارک، سپتا و سفتا در منطقه­گرایی آسیای جنوبی از منظر اعضای بزرگ، ناکارامد و از منظر اعضای کوچک، کارامد بوده است. برای آزمون فرضیه، از نظریه نهادگرایی نئولیبرال و روش تبیینی کارکردی استفاده شده است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که هرچند نهادهای منطقه­ای آسیای جنوبی توفیقی در روند منطقه­گرایی میان کل اعضا نداشته­اند، اما کشورهای ضعیف منطقه از وضعیت موجود رضایت دارند و حضور همین نهادهای ضعیف را بر فقدان آن­ها ترجیح می­دهند.

نویسندگان

احمد فاطمی نژاد

گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی، مشهد