زمینه های شکایت از روزگار در ادبیات عصر سلجوقی
محل انتشار: دوفصلنامه تاریخ ادبیات، دوره: 2، شماره: 4
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 103
فایل این مقاله در 34 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HLIT-2-4_002
تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1400
چکیده مقاله:
بخش عمده ای از نارضایتی عمومی در عصر سلجوقی که در فریاد و فغان شاعران از اوضاع زندگی و زمانه بازتاب پیدا کرده است، ارتباط مستقیم به حکومت و سیاست دارد. در این دوره، اداره بخشهای عمده ای از مملکت در دست حاکمانی قرار می گیرد که از نظر سن و سال به بلوغ لازم نرسیده اند و از نظر سواد و تجربه، اشراف کافی بر امور ندارند و مجموعه ای از افراد جاهل و عاری از اهلیت نیز گرداگرد حکومت و نهادهای آن را فراگرفته اند و همه این عوامل عرصه را بر صاحبان اندیشه و هنر بسیار تنگ کرده است. وقتی شاعران و نویسندگان با تصوراتی که از حکومت آرمانی و تصویرهایی که از تاریخ گذشته دارند به ارزیابی امور می پردازند، امیدواریهای خود را برای بهبود جامعه به کلی از دست می دهند و فریاد ناخرسندی سر می دهند. دلایل دیگر این نارضایتی و انتقادگری از زمانه را باید در عواملی چون تنوع فکر و فرهنگ و هنر، و فعالیت فرقه های گوناگون مذهبی، و فراوانی شاعران و گستردگی حوزه جغرافیایی حضور آنها و تنوع سبکهای فردی نیز جستجو کرد که هم حکومتها و هم شاعران از آزادی عمل و استقلال منطقه ای برخوردارند چرا که کثرت دربارها و سلیقه ها و به تبعیت از آن، وجود آزادی انتخاب در جامعه و امکان ترک دربارهای نادل خواه و روی آوردن به دربارهای دل خواه به وسیله شاعران نگرش باز و جسارت آمیزی به آنها می بخشد. به این خاطر است که بیشترین شکوه ها و گله گزاریها از زمانه در این دوره انجام گرفته است.
نویسندگان
قهرمان شیری
دانشگاه بوعلی سینا