بررسی کهن الگوی آزمون در شاهنامه و هفت پیکر نظامی
محل انتشار: دوفصلنامه تاریخ ادبیات، دوره: 3، شماره: 2
سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 241
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HLIT-3-2_006
تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1400
چکیده مقاله:
کهن الگوها، که از آنان به تمایلات کلی ذهن و نوعی آمادگی جهت تولید پی در پی اندیشه های اساطیری یکسان و مشابه یاد می کنند، در حقیقت، گنجینه ای از روان جمعی، اندیشه جمعی و راه و رسم اندیشیدن، احساس و تخیل هستند که در هر کجا و هر زمان، فارغ از سنت پدید می آیند. این صورت های ازلی که در رویاها و خیال پردازی های ما آشکار می شوند، در واقع افکاری غریزی و مادرزادی، یا تمایل به رفتارها و پندارهایی هستند که بر طبق الگوهایی از پیش مشخص شده، به صورت فطری و ذاتی در نوع انسان وجود دارند و در شرایطی به جلوه در می آیند. برخی از این کهن الگوها، همچون: نقاب، مادینه روان، نرینه روان، سایه، خویشتن و قهرمان که تحول یافته تر از بقیه هستند و بنابراین به طور مداوم بر روان ما اثر می گذارند، بیشتر مورد توجه و پژوهش قرار گرفته اند. اما «آزمون» در مقام نوع کهن الگو، با آنکه نقش و اهمیتی ویژه در تعالی و تکامل «قهرمان» دارد، تاکنون به شایستگی مورد توجه و تحقیق واقع نشده است. در این مقاله، کوشش شده است تا ضمن معرفی کهن الگوی آزمون و مروری بر جلوه های آن در متون حماسی و افسانه ای، بازتاب و کارکرد آن در منظومه هفت پیکر نظامی به طور عام و در افسانه گنبد چهارم (سرخ)، به طور خاص کاویده شود. یافته نهایی این جستار چنین است که کهن الگوی آزمون، حتی در جایی که توانایی جسمانی و مادی قهرمان را به سنجش می گیرند، بر سیر و سلوک باطنی قهرمان و تعالی و تکامل درونی و روحی او دلالت دارد.
نویسندگان
فرامرز خجسته
دانشگاه هرمزگان
فاطمه صیادی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی