ارزیابی روش های آزمون گاما، تحلیل خوشه ای، تحلیل تابع تشخیص و منحنی های اندرو در تفکیک آبخیزهای همگن برای آنالیز منطقه ای رسوب معلق

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 172

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WSRCJ-4-2_006

تاریخ نمایه سازی: 4 آبان 1400

چکیده مقاله:

رسوب ناشی از فرسایش خاک به عنوان مهم ترین نمایه های تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعه پایدار و تهدیدی بر زیست بوم ها تلقی می شود. لذا تخمین رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت می باشد. گستردگی  آبخیزها و کمبود ایستگاه های سنجش رسوب باعث شده تا از روش های غیرمستقیم از قبیل مدل های تهیه شده در آبخیزهای مشابه جهت تخمین رسوب در آبخیز فاقد آمار استفاده نمایند. در این پژوهش، ۴۲ ایستگاه رسوب سنجی جنوب و جنوب شرقی دریای خزر با دوره های آماری بیش از ۲۰ سال انتخاب گردید. با برقراری ارتباط بین مقادیر دبی و رسوب معلق در مواقع سیلابی اقدام به تخمین مقادیر روزانه رسوب معلق از روی دبی های روزانه شده و مقادیر رسوب متوسط سالانه محاسبه گردید. با استفاده از آزمون گاما، ۱۳ عامل موثر بر تولید رسوب به ۵ عامل اصلی کاهش داده شد و ایستگاه های مورد مطالعه با به کارگیری تحلیل خوشه ای، تحلیل تابع تشخیص و منحنی های اندرو در گروه های همگن قرار گرفتند. برای هر گروه همگن حاصل از هر یکی از روش های همگن سازی مذکور و برای کل ایستگاه ها به عنوان یک گروه با ۵ عامل اصلی انتخاب شده مدل رگرسیونی برای تخمین میزان رسوب معلق متوسط سالانه تهیه شد و مقادیر خطا و کارآیی مدل های تهیه شده با استفاده از نمایه های آماری RE، RRMSE و RBIAS براساس داده های مشاهداتی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که هر ۳ روش همگن سازی نتایج بهتری نسبت به مدل کلی داشته و روش منحنی­های اندرو به ترتیب با مقادیر خطای نسبی (RE)، ریشه نسبی مجذور میانگین مربعات خطا (RRMSE) و انحراف نسبی (RBIAS) ۱۲/۳۸ و ۱۶/۵۳ درصد و ۰۱/۰- در مرحله واسنجی و ۹۱/۴۵ و ۱۱/۳۳ درصد و ۰۱/۰ در مرحله اعتبارسنجی نسبت به دو روش تحلیل خوشه ای و تحلیل تابع تشخیص عملکرد بهتری در همگن سازی حوزه های آبخیز بر اساس تولید رسوب داشته است. هم چنین دبی اوج با دوره بازگشت دو ساله نیز بیش ترین تاثیر در تغییرات میزان رسوب معلق متوسط سالانه را دارد.                                                   

نویسندگان

حسین خیرفام

دانشجوی دکتری؛ گروه مهندسی آبخیزداری؛ دانشکده منابع طبیعی؛ دانشگاه تربیت مدرس؛ نور؛ مازندران؛ ایران

مهدی وفاخواه

دانشیار؛ گروه مهندسی آبخیزداری؛ دانشکده منابع طبیعی؛ دانشگاه تربیت مدرس؛ نور؛ مازندران؛ ایران