معنای ماهیت در آثار فارابی
محل انتشار: دوفصلنامه شناخت، دوره: 2، شماره: 2
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 140
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_KJSB-2-2_006
تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1400
چکیده مقاله:
در این مقاله فرض بر این است که ماهیت در دوره های مختلف تاریخ فلسفه معانی متفاوتی داشته و برای فارابی به عنوان واسطه ای میان ارسطو و ابن سینا هنوز اصطلاحات فلسفی استقرار و اشتهار کامل را پیدا نکرده اند و جوانب و لوازم آن هویدا نشده اند. برای فارابی ماهیت در عین تمایز، بسیار پیچیده و نزدیک به وجود است. شاهد این مدعا در آثار فارابی جاهایی است که او ماهیت را "چه هستی شیء"، "آنچه هستی شیء به آن است" یا "حصه ای از وجود که متعلق به یک شیء است" و اجزای آن دلالت بر اجزای وجود شیء دارند دانسته است. از نظر فارابی ماهیت نداشتن ملاک موجود نبودن و ماهیت در خارج داشتن ملاک موجود بودن است. به همین دلیل در مورد واجب الوجود تاکیدش بیشتر بر یکی بودن وجود و ماهیت است تا نفی ماهیت از واجب. ماهیت را می توان غیر از "ما هو الشیء" در جواب سوالات "کیف"، "هل" و "ماذا" نیز مشاهده کرد. همچنین فارابی "ذات"، "طبیعت"، "جوهر" (به نحو مضاف)، "انیت"، "حد" و به ندرت "حقیقت" را معادل ماهیت به کار می برد.
نویسندگان
نصرالله حکمت
دانشگاه شهید بهشتی
فاطمه شهیدی
دانشگاه شهید بهشتی