مبنای تئوریک دولت رفاه از دیدگاه پوپر (بررسی بنیان های فلسفی و نحوه شکل گیری وعملکرد دولت رفاه از دیدگاه کارل پوپر)

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 199

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SOCIAL-5-1_005

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1400

چکیده مقاله:

در دهه ۱۹۳۰ و به دلیل اعتقاد به توانایی نیروهای چپ در ارایه راه حل برای مقابله با مصائب و بدبختی هایی که در اثر بحران اقتصادی دامن گیر مردم در جوامع صنعتی شده بود، همچنین فقر گسترده، گرسنگی و بیماری های همه گیر که میلیون ها انسان را به ورطه ناامیدی و یاس کشانده بود، ایده تامین رفاه همگانی و دولت رفاه در کشورهای صنعتی پدید آمد. در ابتدا دولت های رفاهی با موفقیت های چشم گیر روبرو شدند اما در پایان قرن بیستم افول این دولت ها آغاز شد. ایرادهای اساسی که منتقدان به دولت های رفاه داشتند بیش از هر چیز بنیان های فلسفی دولت های رفاه را نشانه رفته بود، زیرا مبانی تئوریک دولت های رفاه از تناقض های ذاتی رنج می برد که بنیان گذاران آن مرتکب شده بودند. در این مقاله کوشش شده است ابتدا به بررسی مبانی تئوریک دولت های رفاه پرداخته شود و تناقض ها و مشکلات منطقی آن ها آشکار گردد. سپس بر اساس دیدگاه فلسفی و همچنین اندیشه های اجتماعی پوپر به صورت بندی مبانی تئوریک دولت رفاه در تقابل با اندیشه های «جرمی بنتام» و «جان استوارت میل» پرداخته شده است. در پایان نشان داده شده است که پوپر برخلاف بسیاری دیگر از لیبرال ها که با هرگونه پدرسالاری دولت مخالفت می کنند، برآن است تا وجوهی ازآن را که برای ایجاد جامعه ای کمتر محروم لازم است، حفظ شود. پوپر وجود دولت را ضروری می داند و حتی بر این عقیده است که در بعضی از مواقع باید اختیارات خاصی را به دولت بدهیم. تا دولت از پس اهداف رفاهی خود برای افراد جامعه برآید. اوبرخلاف بنتام و میل که بیشترین خیر را برای بیشترین افرادخواستاربودند، عقیده داشت که می بایست فشار و رنج قابل اجتناب رابه حداقل برسانیم. او برای رسیدن به این اهداف استراتژی «مهندسی اجتماعی تدریجی» را پیشنهاد میکند.