از تقریر اشاعره تا مولوی درباره جوهر و عرض و خلق مدام
محل انتشار: فصلنامه عرفان اسلامی، دوره: 17، شماره: 68
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 236
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IAUZ-17-68_007
تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1400
چکیده مقاله:
اندیشه عدم ثبات ماسوی الله، شدنهای متوالی و خلق مدام در تفکرات فلسفی، کلامی و عرفانی تعابیر متفاوت و مشابه داشتهاست. آشنایی مسلمانان با اندیشههای یونانی و هندی و تفسیر و تاویل ایشان و عرفای مسلمان از آیات قرآن کریم، باورهای متفاوتی را در فرهنگ دینی و عرفانی بهجای گذاشتهاست. مفهوم صیرورت، در بحث معرفتالوجودی متکلمان اشعری در قالب قاعده «العرض لایبقی زمانین» بهنفی علاقه علی و اثبات قیومیت مطلق خداوند میانجامد. مولوی ضمن تاثیرپذیری از این قاعده، اندیشه مبتنی بر مشرب عارفانه خود را بهمخاطبان خود انتقال میدهد و علاوه بر اعراض، جواهر را نیز در حال تبدل دانسته، اصل و حقیقت آنها را امر واحدی میبیند که لحظه بهلحظه تجلی دیگرگونهای دارد. در باور وی، مراتب و اطوار وجود، در سیر و توالی آنات، وجودی جدید را پس از نابودی تجربهمیکنند و در عینحال تمایزی با آن ندارند و اندیشه وحدت وجود، تجلی و معیت حق را بهمیان میآورند. اینمقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، تلقی متکلمان اشعری و دریافت عارفانه مولوی جلالالدین را درباره این قاعده تبیینکند.
نویسندگان
فاطمه حیدری
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. fatemeh.heidari@kiau.ac.ir